در این بخش شما را با معنی do or die آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح do or die برای اشاره به موقعیتهایی استفاده میشود که در آن باید یک ریسک بزرگ را قبول کنید تا از یک شکست بسیار بزرگ جلوگیری کنید. در فارسی میتوانید آن را «انجام بده یا بمیر» یا «موقعیت مرگ و زندگی» ترجمه کنید و تاحدودی معنی آن را میرساند. در ادامه چند کاربرد دیگر این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که چگونه از آن در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- موقعیتی که در آن باید ریسک بزرگی بکنید تا از شکست جلوگیری کنید.
- نیاز به تلاش عالی برای جلوگیری از عواقب ناگوار شکست
- تلاش برای رسیدن به هدف یا شکست در تلاش
- شامل تلاشی مصمم و گاه بیپروا برای موفقیت
- تصمیمی غیرقابلبرگشت برای موفقیت به هر قیمتی
- موقعیتی که بسیار مهم است و شکست در آن منجر به یک مشکل بزرگ میشود.
مثال
A do-or-die attempt to halt the invaders.
تلاش در موقعیت مرگ و زندگی برای متوقف کردن مهاجمان.
Exams are near it’s do or die people.
امتحانات نزدیک است؛ یا تلاش کنید یا شکست بخورید.
When Quentin had to give a presentation to some new clients, his boss warned him that it would be a do or die situation.
زمانی که کوئنتین مجبور شد به تعدادی از مشتریان جدید توضیحاتی ارائه دهد، رئیسش به او هشدار داد که این یک وضعیت «یا پیروز شو یا شکست را بپذیر» خواهد بود.
Well, I guess it is do-or-die so decide if you really want to join our team.
خب، من حدس میزنم که این وضعیت یا تلاش کن یا شکست بخور است، پس تصمیم بگیر که آیا واقعاً میخواهی به تیم ما بپیوندی.
He was in a do-or-die situation to the bitter end.
او در پایان تلخ ماجرا، در وضعیتی بود که یا باید میبرد یا شکست میخورد.
A do-or-die situation
یک وضعیت انجام بده یا بمیر.
I am working hard to defeat my competitor and to win I have to do or die.
من سخت کار میکنم تا رقیبم را شکست دهم و برای بردن باید تلاش کنم یا شکست بخورم.
When I was lost in the desert, it was a do or die situation for me to survive.
وقتی در بیابان گم شده بودم، برای من یک وضعیت مرگ و زندگی بود که زنده بمانم.