معنی dog tired چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی dog tired و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی dog tired چیست؟

در این بخش شما را با معنی dog tired آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح dog tired به‌ معنی خستگی شدید است. در ادامه کاربردها و معانی دیگر این اصطلاح را می‌خوانید و در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چگونه از آن در جمله‌ها و گفت‌وگوهای خود استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • خیلی خسته
  • ناتوان از خستگی زیاد
  • کاملا تخلیه شده از نظر روحی و انرژی
  • فرسوده

مثال

Now, I am dog-tired after three days of the journey.

حالا بعد از سه روز سفر حسابی خسته شدم.

Carl usually got home at around 5 o’clock, dog tired after overtime on the job.

کارل معمولاً حوالی ساعت ۵ به خانه می‌رسید، درحالی‌که پس از اضافه‌کاری در محل کار حسابی خسته شده بود.

After two days of travel by air, all of us were dog tired.

بعد از دو روز سفر هوایی، همه‌ی ما حسابی خسته شده بودیم.

I am dog-tired of refreshing my inbox searching for your mail.

من از ریفِرِش کردن صندوق ورودی خود در جست‌وجوی ایمیل شما خسته شده‌ام.

When the race was over, the winner was dog tired.

وقتی مسابقه تمام شد، برنده حسابی خسته بود.

I cannot work at my full efficiency when I am dog-tired. I need a break now.

وقتی حسابی خسته می‌شوم نمی‌توانم با راندمان کامل کار کنم. الان نیاز به استراحت دارم.

If you’re a mountain biker, often you are too dog tired after a climb.

اگر دوچرخه‌سوار کوهستانی هستید، اغلب پس از کوهنوردی خیلی خسته می‌شوید.

When they arrived home, they were all dog-tired and hungry.

وقتی به خانه رسیدند، همه خسته و گرسنه بودند.