معنی dog’s life چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی dog’s life و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی dog’s life

در این بخش شما را با معنی dog’s life آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح dog’s life به‌ معنی زندگی ناخوشایند همراه با بدبختی است. این اصطلاح را با دو فعل live یا lead استفاده می‌کنند. در فارسی هم گاهی‌اوقات از عبارت زندگی سگی برای اشاره به زندگی ناخوشایند و همراه با تیره‌روزی استفاده می‌کنیم. در ادامه چند کاربرد و معنی مختلف این اصطلاح را می‌خوانید. در قسمت مثال‌ها با روش استفاده از این اصطلاح در جمله آشنا می‌شوید تا بتوانید از آن در نوشته‌ها و گفت‌وگوهای خود استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • یک زندگی تلخ و ناخوشایند
  • وجودی بدبخت و غمگین
  • داشتن یک زندگی کسل‌کننده یا خسته‌کننده

مثال

Mark’s been leading a dog’s life since he was fired from the job.

از زمانی که مارک از کار اخراج شد، زندگی سگی را تجربه می‌کند.

He’s been living a dog’s life since his wife left him.

او از زمانی که همسرش او را ترک کرده است، زندگی سگی دارد.

Poor Richard really leads a dog’s life.

ریچارد بیچاره واقعاً زندگی همراه با بدبختی دارد.

I’ve been working so hard. I’m tired of living a dog’s life.

من خیلی سخت کار کرده‌ام من از این زندگی کسل‌کننده خسته شده‌ام.

I’ve got to go to the market, then cook a meal, then pick Davis up from the airport – it’s a dog’s life.

من باید به بازار بروم، سپس غذا بپزم، بعد دیویس را از فرودگاه برسانم؛ این زندگی کسالت‌باری است.