در این بخش شما را با معنی doldrums آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح doldrums به معنی غیرفعال و آرام بودن است. این اصطلاح را بهشکل be in the doldrums یعنی با فعل to be استفاده میکنند. در ادامه چند کاربرد این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که چگونه از آن در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- غیرفعال بودن
- خیلی ساکت یا کسلکننده
- در حالت کمانرژی یا بیحال
- تنبل، با روحیهی ضعیف
- بیحال و حوصله
- رکود
مثال
A cut in interest rates on housing loans can lift the property market out of the doldrums.
کاهش نرخ سود وام مسکن میتواند بازار ملک را از رکود خارج کند.
When the financial system of the country is in the doldrums, my business feels the effects.
وقتی سیستم مالی کشور در رکود است، کسبوکار من اثرات آن را احساس میکند.
My dog has been in the doldrums these past couple of days and nothing I do seems to cheer him up.
سگ من در این چند روز گذشته در بیحوصلگی به سر میبرد و به نظر میرسد هر کاری که انجام میدهم او را تشویق نمیکند.
My horse is in the doldrums, I cannot take part in horse racing this week.
اسب من بیحال و ناتوان است، من نمیتوانم در مسابقهی اسبدوانی این هفته شرکت کنم.
Don’t be in the doldrums, get up and let’s find some way to get out of here.
در حالت بیحوصلگی نباشید، برخیزید و بیایید راهی برای خروج از اینجا پیدا کنیم.