در این بخش شما را با معنی Done and dusted آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Done and dusted بهمعنی تمام شدن و به پایان رسیدن است. این اصطلاح، غیررسمی است و بیشتر در انگلیسی بریتانیایی کاربرد دارد. در ادامه معانی و کاربردهای این اصطلاح را بخوانید و در قسمت مثالها، نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله و مثال بررسی کنید.
معانی و کاربرد
- تکمیلشده
- تمام و کمال
- تمامشده
مثال
It was all done and dusted within forty-five minutes.
همه چیز در عرض چهل و پنج دقیقه انجام شد و به پایان رسید.
The done-and-dusted nature of the whole process was then quickly underlined.
سپس ماهیت تمام و کمال کل فرآیند بهسرعت مورد تاکید قرار گرفت.
Obviously no one can change that but it is done and dusted.
بدیهی است که هیچکس نمیتواند آن را تغییر دهد؛ اما تمام و کمال انجام شده است.
We'd rather have it done and dusted.
ما ترجیح میدهیم آن را تمام و کمال انجام دهیم و به پایان برسانیم.
I think in a sense we thought those arguments were done and dusted.
فکر میکنم به یک معنا ما فکر میکردیم که آن بحثها کاملا تمام شده است.
The match might have been done and dusted within the hour.
ممکن بود مسابقه در عرض یک ساعت تمام و کمال انجام شود.
But by then it was all done and dusted.
اما در آن زمان همهچیز انجام شده و تمام شده است.