در این بخش شما را با معنی double whammy آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح double whammy برای اشاره به موقعیتهایی استفاده میشود که در آنها دو اتفاق بد بهصورت همزمان پیش میآیند. در ادامه کاربردها و معانی مختلف این اصطلاح را میخوانید. در بخش مثالها، این اصطلاح در قالب جمله به کار رفته است. با خواندن جملهها یاد میگیرید که چگونه از این اصطلاح در گفتوگوها و نوشتههای خود استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- موقعیتی که در آن دو اتفاق بد همزمان رخ میدهد
- قوز بالا قوز
- بدبیاری پشت بدبیاری
- مشکلات مضاعف
مثال
Boss fired me from the job and I lost my wallet too, what a double whammy?
رئیس من را از کار اخراج کرد و من هم کیف پولم را گم کردم، بدبیاری پشت بدبیاری!
It is a double whammy for Lara; she lost his son and husband in a terrible road accident.
این برای لارا یک مشکل مضاعف است. او پسر و شوهرش را در یک تصادف وحشتناک از دست داد.
Media claims the cut in public spending coupled with a pay freeze is a double whammy for low-paid workers.
رسانهها ادعا می کنند که کاهش هزینههای عمومی همراه با تعلیق دستمزدها ضربهای مضاعف برای کارگران کمدستمزد است.
With the heat-wave and the electricity breakdown problems, Indians were hit with a double whammy this summer.
با موج گرما و مشکلات خرابی برق، هندیها در تابستان امسال با مشکلات مضاعف مواجه شدند.
The Indian public has faced the double whammy of rising rupees and falling incomes.
مردم هند با مشکل مضاعف افزایش قیمت روپیه و کاهش درآمد مواجه شدهاند.
A double whammy when the house was burned along with the safe locker contained money.
قوز بالا قوز وقتی بود که هنگام سوختن گاوصندوق بههمراه خانه، گاوصندوق حاوی پول بود.