در این بخش شما را با معنی down for the count آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح down for the count به معنی شکست خوردن و تسلیم شدن است. این اصطلاح را اگر کلمهبهکلمه ترجمه کنیم، یعنی «افتاده در انتظار شمارش». این اصطلاح به ورزشهای رزمی اشاره دارد؛ زمانی که یکی از دو طرف مبارزه روی خاک افتاده است و ۱۰ شماره فرصت دارد تا بلند شود و در غیر این صورت بازنده اعلام میشود. در ادامه کاربردهای و معانی دیگر این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که چگونه از این اصطلاح در جملهها و گفتوگوهای خود استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- محکوم به فنا، تمامشده یا شکستخورده.
- (در بوکس) افتادن روی زمین و ناتوانی در بلند شدن در عرض ۱۰ ثانیه
- ناتوانی در عملکرد درست بهدلیل بیماری
- ناتوانی در انجام تعهدات یا مسئولیتهای خود
- نزدیک بودن به غلبه، شکست یا نابودی
مثال
I doubt she’ll leave the hospital. Her illness has her down for the count.
من شک دارم که او بیمارستان را ترک کند؛ بیماریاش او را شکست داده است.
The firm had too much debt, and I therefore think it’s safe to say it’s down for the count at this stage.
شرکت بدهی بسیار زیادی داشت و بنابراین فکر میکنم میتوان گفت که در این مرحله در حال نزدیک شدن به شکست است.
I’m down for the count because of this problem, and I’m looking for a quick solution.
من به دلیل این مشکل در حال نابودی و شکست هستم و بهدنبال راهحلی سریع میگردم.
I was so tired yesterday that I went down for the count at night.
دیروز آنقدر خسته بودم که شب نمیتوانستم کاری انجام دهم.
The final votes have been tallied; therefore, the governor’s hopes for re-election are down for the count.
آرای نهایی جمع شده است؛ بنابراین، امیدهای فرماندار برای انتخاب مجدد رو به شکست است.
The firm has trouble with the management and is about to go down for the count.
این شرکت با مدیریت مشکل دارد و در حال شکست خوردن است.