در این بخش شما را با معنی down in the dumps آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح down in the dumps به معنی بیحوصله بودن، ناراحت بودن و کسل بودن است. البته این اصطلاح در جملههای مختلف با معانی متفاوتی ترجمه میشود و معنی آن بسته به شرایطی که در آن مطرح شده تغییر میکند. در ادامه چند معنی و کاربرد دیگر این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که چگونه از آن در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- غمانگیز
- ناراضی
- غمگین
- با روحیهی ضعیف
- در حالت مالیخولیایی
- در حالت روحی افسرده
- عدم مشارکت یا اشتیاق به چیزی
مثال
As things were not going well for her at work, she was feeling a bit down in the dumps.
از آنجا که اوضاع در محل کار برای او خوب پیش نمیرفت، او کمی احساس ناراحتی و نارضایتی میکرد.
Little Jon is down in the dumps because all her friends have gone away with their parents.
جان کوچولو ناراحت و کسل است زیرا همهی دوستانش با والدین خود رفتهاند.
She’s a bit down in the dumps because she’s got to take her exams again.
او کمی ناراحت است زیرا باید دوباره امتحاناتش را بدهد.
Carl now always remains down in the dumps because of diabetes.
کارل اکنون بهدلیل دیابت همیشه در حالت افسردگی باقی میماند.
My cat got a fever today and she is not playing but feeling down in the dumps.
گربهی من امروز تب کرد و او بازی نمیکند، اما ناراحت و کسل است.
After losing the general election of president, Jack really felt down in the dumps.
پس از شکست در انتخابات عمومی ریاست جمهوری، جک واقعاً احساس نارضایتی میکند.
When her husband left for America she was too down in the dumps.
وقتی شوهرش به آمریکا رفت، او خیلی افسرده شده بود.