معنی down the drain چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی down the drain و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی down the drain چیست؟

در این بخش شما را با معنی down the drain آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح down the drain به‌ معنی ویران کردن و تلف کردن چیزی است؛ یعنی از منابع یا هر چه که در اختیار دارید طوری استفاده کنید که در نهایت نتیجه‌ای از آن نگیرید. این اصطلاح در جمله‌های مختلف ممکن است معنای متفاوتی داشته باشد. در ادامه چند کاربرد و معنی دیگر این اصطلاح را می‌خوانید و در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چگونه از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • چیزی را هدر دادن
  • به یک پایان بیهوده رسیدن (هیچ چیز خوبی در پایان اتفاق نمی‌افتد)
  • در حالت ویران
  • هدر دادن چیزی (معمولاً پول)
  • در راه گم شدن
  • آفتابه خرج لحیم کردن
  • نقش‌برآب شدن
  • بر باد رفتن

مثال

Fixing that old car is just money down the drain, it will never run properly again.

تعمیر آن ماشین قدیمی آفتابه خرج لحیم کردن است و دیگر به‌درستی کار نخواهد کرد.

I feel like I am just flushing money down the drain at this stage, no one can help me with my broken plumbing.

احساس می‌کنم در این مرحله فقط پول هدر می‌دهم، هیچ‌کس نمی‌تواند در مورد لوله‌کشی خراب به من کمک کند.

All of my efforts seem to be going down the drain, no one seems to care.

به نظر می‌رسد تمام تلاش‌های من در حال از بین رفتن است، هیچ‌کس اهمیتی نمی‌دهد.

Since my brother took over my parents’ company, it is going down the drain.

از زمانی که برادرم شرکت پدر و مادرم را به دست گرفت، این شرکت در حال نابودی است.

All of my savings have gone down the drain after our weekend in Vegas, I have almost nothing left.

تمام پس‌انداز من بعد از تعطیلات آخر هفته‌ی ما در وگاس تمام شد؛ تقریبا چیزی برایم باقی نمانده است.

All of his lotto winnings have gone down the drain, he has wasted it on cars and parties.

تمام جوایز بخت‌آزمایی او به باد رفته است؛ او آن را برای ماشین‌ها و مهمانی‌ها هدر داده است.

If you keep up acting like this, your reputation will go down the drain, no one will respect you anymore.

اگر این‌گونه رفتار کردن را ادامه بدی، آبروی تو می‌رود و دیگر کسی به تو احترام نمی‌گذارد.

My whole life is going down the drain waiting for this investment to make money.

تمام زندگی من در حال از بین رفتن است و منتظر این سرمایه‌گذاری برای کسب درآمد هستم.

Our work went down the drain when the NGO stopped funding the project halfway.

زمانی که سازمان غیردولتی تامین مالی پروژه را در نیمه‌ی راه متوقف کرد، کار ما به پایان رسید.

If the factory closes, that will be a million pounds’ worth of investment down the drain.

اگر کارخانه تعطیل شود، سرمایه‌گذاری به ارزش یک میلیون پوند هدر خواهد رفت.

I’m scared I’m going to be out of a job, and my 12 years of experience will be down the drain.

می‌ترسم بیکار شوم و تجربه‌ی ۱۲ ساله‌ام به هدر برود.

We cannot afford to let our train system go down the drain.

ما نمی‌توانیم اجازه دهیم سیستم قطار ما از رده خارج شود.

A lot of money went down the drain in that Wilkinson deal.

پول زیادی در آن معامله‌ی ویلکینسون به باد رفت.