در این بخش شما را با معنی draw the line آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح draw the line بهمعنی مشخص کردن محدوده و حدومرز برای محدود کردن هر چیزی است. همچنین به معنی مجزا کردن یک چیز از سایر چیزها است. البته این عبارت با معنای واژگانی خود یعنی خط کشیدن هم استفاده میشود و همیشه معنای استعاری ندارد. در قسمت مثالها روش استفاده از این اصطلاح را در جمله یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- تعیین حد در هر چیزی
- یک چیز را متفاوت از چیز دیگر تصور کنید یا با آن رفتار کنید
- تعیین حد کاری که مایل به انجام آن هستید
- تعیین حد قرمز
- هرگز کاری را انجام ندهید زیرا فکر میکنید اشتباه است
- اجتناب از فراتر رفتن از حدومرز
مثال
It all depends on your concept of fiction and where you draw the line between fact and fiction.
همه چیز به درک شما از داستان و اینکه مرز بین واقعیت و داستان را کجا ترسیم میکنید بستگی دارد.
So at what point do we consider the fetus a baby? We’ve got to draw the line somewhere.
پس در چه مرحلهای جنین را نوزاد میدانیم؟ ما باید حدومرزی برای آن مشخص کنیم.
I am going to draw the line about working more than forty hours a week.
من قصد دارم برای کار بیش از چهل ساعت در هفته حدومرزی مشخص کنم.
Please draw the line in the sand for the beach ball game.
لطفاً برای بازی توپ ساحلی روی شنها خط بکشید. (معنای واژگانی)
I swear quite a lot but even I draw the line at saying certain words.
من خیلی قسم میخورم، اما حتی برای گفتن کلمات خاص هم حدومرزی مشخص میکنم.
I draw the line at giving them more money.
من برای دادن پول بیشتر به آنها حدومرزی مشخص میکنم.