معنی drive crazy چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی drive crazy و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی drive crazy

در این بخش شما را با معنی drive crazy آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح drive crazy به‌ معنی تحریک کردن و عصبانی کردن دیگران است. این اصطلاح به‌شکل drive nuts هم استفاده می‌شود. در ادامه چند کاربرد دیگر این اصطلاح را می‌خوانید و در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چگونه از این اصطلاح در جمله‌ها و گفت‌وگوهای خود استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • مزاحمت ایجاد کردن یا عصبانی کردن کسی
  • ناراحت کردن کسی تا حدی که تمرکزش را از دست بدهد
  • اذیت کردن کسی و پرت کردن حواس او
  • دیوانه کردن (از شدت عصبانیت)

مثال

He drives me crazy with the lazy way he executes all his tasks.

او مانند افراد تنبل تمام وظایفش را انجام می‌دهد و این مرا عصبانی می‌کند.

Leo’s constant nagging certainly drives me crazy.

ناله‌های مداوم لئو مطمئناً مرا عصبانی می‌کند.

The fact that I couldn’t understand what was being said in class drives me crazy.

این واقعیت که من نمی‌توانستم بفهمم چه چیزی در کلاس گفته می‌شود مرا دیوانه می‌کند.

My inability to excel in any sport actually drives me crazy.

ناتوانی من برای برتری در هر ورزشی واقعا مرا دیوانه می‌کند.

Lucas loves to pay attention to the smallest details. Although good quality, it sometimes drives me crazy.

لوکاس دوست دارد به کوچکترین جزئیات توجه کند. اگرچه ویژگی خوبی است، اما گاهی مرا دیوانه می‌کند.

I’d rather you drive me crazy with non-stop chatter than keep quiet because you’re mad at me.

ترجیح می‌دهم با حرف‌های بی‌وقفه حواسم را پرت کنی تا اینکه ساکت بمانی چون از دست من عصبانی هستی.

Celia drives everyone crazy with her bossy and know it all attitude.

سلیا با نگرش رئیس‌مابانه و همه‌چیزدانی خود همه را عصبانی می‌کند.

Adam drove his wife crazy with his constant arguments about money.

آدام با جر و بحث‌های مداومش در مورد پول همسرش را دیوانه کرد.

Why do you always always drive her nuts by asking for friendship? She doesn't like you.

چرا همیشه با درخواست دوستی او را کلافه می‌کنید؟ او تو را دوست ندارد.