در این بخش شما را با معنی drop a bombshell آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح drop a bombshell زمانی استفاده میشود که خبری شگفتانگیز را ناگهانی اعلام میکنید یا ناگهان از حقیقتی شگفت انگیز پرده برمیدارید. در ادامه چند کاربرد دیگر این اصطلاح را میخوانید و در قسمت مثالها یاد میگیرید که چگونه از آن در جمله استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- یک اعلامیهی غیرمنتظره، حیرتآور یا نگرانکننده دادن
- اطلاعات یا اخبار غافلگیرکننده را فاش کردن
مثال
My sister dropped a bombshell by announcing she was discontinuing her study for a job.
خواهرم با اعلام اینکه برای یک شغل تحصیلش را متوقف میکند ما را غافلگیر کرد.
Ruth dropped a bombshell when she told us she is pregnant.
وقتی روث به ما گفت باردار است، غافلگیر شدیم.
I do not have the courage to drop that kind of bombshell on my family.
من شهامت اعلام کردن چنین خبر غافلگیرکنندهای را به خانوادهام ندارم.
The boss dropped a bombshell, saying my leave application was rejected by the director.
رئیس خبر ناراحتکننده را اعلام کرد و گفت درخواست مرخصی من توسط مدیر رد شده است.
The Australian Cricket Board dropped a bombshell when they announced that they won't play the series in Pakistan this year.
کریکت بورد استرالیا وقتی اعلام کرد که امسال این سری را در پاکستان بازی نمیکند، همه را غافلگیر کرد.
Jane dropped a bombshell when she said she was leaving.
جین وقتی گفت که در حال رفتن است، حسابی غافلگیرمان کرد.