معنی easier said than done چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی easier said than done و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی easier said than done

در این بخش شما را با معنی easier said than done آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح easier said than done زمانی استفاده می‌شود که بخواهید بگویید صحبت کردن در مورد یک کار، از انجام دادن آن کار راحت‌‌تر است. در فارسی هم می‌گوییم در حرف، آسان است اما به‌پای عمل که می‌رسد، سخت می‌شود. در ادامه می‌توانید معانی و کاربردهای مختلف این اصطلاح را ببینید. در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • توضیح دهید که صحبت کردن در مورد یک کار، آسان‌تر از انجام آن است.
  • بیان اینکه صحبت کردن در مورد کمال، آسان‌تر از رسیدن به آن است.
  • بیان اینکه تغییر ذهنیت یک فرد، ساده نیست.
  • کاری که آسان به نظر می‌رسد؛ اما انجام آن دشوار است.
  • گفتنش آسونه!

مثال

It’s easier said than done when it comes to convincing people that something is true.

وقتی صحبت از متقاعد کردن مردم به درست بودن چیزی می‌شود، گفتن آن آسان‌تر از انجام آن است.

It was easier said than done to lug those buckets up three flights of stairs.

گفتن آن آسان‌تر از انجام دادن آن است که سطل‌ها سه طبقه از طریق پله‌ها بالا برود.

Getting a cat to obey commands is easier said than done.

مجبور کردن گربه برای اطاعت از دستورات، در حرف ساده‌تر از انجام دادن است.

You can bet that getting people to listen to an opposing viewpoint is easier said than done.

شما می‌توانید شرط ببندید که واداشتن مردم به گوش دادن به دیدگاه مخالف، در حرف آسان‌تر از انجام دادن است.

The doctor said that because of your addiction, it would be easier said than done, but you must stop smoking and drinking.

دکتر گفت به‌خاطر اعتیادت، گفتنش راحت‌تر از انجامش است؛ اما باید سیگار و الکل را ترک کنی.