در این بخش شما را با معنی Easy on the eye آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Easy on the eye برای توصیف چیزی استفاده میشود که دیدن آن خوشایند و دلپذیر است. در فارسی میتوانید آن را «چشمنواز» ترجمه کنید. البته همین اصطلاح بهشکل easy on the ear هم به کار میرود. یعنی چیزی که شنیدن آن لذتبخش است و میتوانید آن را «گوشنواز» ترجمه کنید. در ادامه چند معنی این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها نحوهی استفاده از این اصطلاح را در قالب جمله یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- چشمنواز
- خوشایند برای دیدن
مثال
Her paintings are very easy on the eye.
نقاشیهای او چشمنواز است.
Soft colours are easy on the eye.
رنگهای ملایم برای چشم خوشایند است.
The layout and print is easy on the eye and the revision passages for dictation becomes increasingly difficult as the book progresses.
صفحهآرایی و چاپ چشمنواز است و متنهای بازبینی برای دیکته با پیشرفت کتاب دشوارتر میشود.
Ken Russell's production is certainly easy on the eye, but fans are expecting a bit more than a well-turned ankle.
اثر تولیدی کن راسل مطمئناً چشمنواز است، اما طرفداران انتظار چیزی بیشتر از یک اثر خوشساخت دارند.
The layout should be clear and easy on the eye.
چیدمان باید واضح و چشمنواز باشد.
The room was painted in soft pastels that were easy on the eye.
اتاق با رنگهای پاستلی ملایم رنگ شده بود که چشمنواز بود.
It was vital that they should be prompt and professional as well as easy on the eye.
حیاتی بود که آنها باید سریع و حرفهای و همچنین چشمنواز باشند.
Garda Garda is a charming old village that is very easy on the eye.
گاردا گاردا یک روستای قدیمی و جذاب است که بسیار چشمنواز است.
Above all, it should be as physically comfortable and relaxing as it is easy on the eye.
مهمتر از همه، باید به همان اندازه که چشمنواز است، از نظر فیزیکی راحت و آرامشبخش باشد.
We painted our living room in pastel colours to make it easy on the eye.
ما اتاق نشیمن خود را با رنگهای پاستلی رنگآمیزی کردیم تا چشمنواز باشد.