در این بخش شما را با معنی Egg on your face آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Egg on your face یک اصطلاح غیررسمی است و برای مواقعی استفاده میشود که فرد بهخاطر کاری که قبلا انجام داده است احمق به نظر میرسد یا زمانی که بابت انجام دادن یک کار یا گفتن یک حرف نادرست احساس خجالت و شرمندگی میکند. در ادامه معانی و کاربردهای مختلف این اصطلاح را بخوانید. این اصطلاح با فعل have به کار میرود. برای اینکه بدانید چطور از آن در جمله استفاده کنید، حتما به قسمت مثالها توجه کنید.
معانی و کاربرد
- شرمنده بودن بهخاطر حرفی که زدهاید.
- شرمنده بودن بهخاطر کاری که انجام دادهاید.
- خجالت زده بودن
- روسیاه بودن
- سکهی یک پول شدن
- رسوا شدن
مثال
This latest scandal has left the government with egg on its face.
این رسوایی اخیر، دولت را روسیاه و شرمنده کرده است.
He told everyone the deal was happening, and if it falls through now he’ll have egg on his face.
او به همه گفت که این معامله در حال انجام است و اگر اکنون به نتیجه نرسد، حسابی شرمنده خواهد شد.
If they take this game lightly they could end up with egg on their faces.
اگر آنها این بازی را ساده بگیرند، ممکن است در نهایت سکهی یک پول شوند.