در این بخش شما را با معنی Elvis has left the building آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Elvis has left the building یکی از آن اصطلاحاتی است که اصلا نمیتوانید معنی آن را از روی ترجمهی کلمهبهکلمه حدس بزنید. این اصطلاح بهصورت کلمهبهکلمه یعنی «الویس ساختمان را ترک کرد». اما منظور از این اصطلاح این است که برنامه تمام شده است. مثلا این برنامه میتواند کنسرت باشد. برای اعلام پایان یافتن یک ارائه، نمایش، کنسرت و… از این جمله استفاده میکنند.
شاید برایتان سوال شده باشد که این اصطلاح از کجا آمده است. این اصطلاح مربوط به زمانی است که الویس پریسلی خوانندهی مشهوری بود و کنسرتهای بسیار شلوغی داشت. در پایان کنسرتهای او، اعلام میکردند که الویس ساختمان را ترک کرده است و دیگر دلیلی برای ماندن هواداران در ساختمان وجود ندارد. از آن زمان این اصطلاح رواج پیدا کرده و برای اعلام کردن پایان یک رویداد، نمایش و کنسرت از آن استفاده میشود. در ادامه کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید و در قسمت مثالها، نحوهی استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- نمایش تمام شد و اکنون به خانه بروید.
- کنسرت تمام شد.
- عروسی تمام شد.
- برای اشاره به «پایان» نمایش عمومی یا رویداد استفاده میشود.
- همهچیز تمام شد!
- پایان
- تمام شده یا به پایان رسیده است.
- مهمانی تمام شد.
مثال
I think we delayed coming – Elvis has left the building.
فکر میکنم با تأخیر آمدیم؛ مراسم تمام شد.
What are you waiting for now? Elvis has left the building.
الان منتظر چی هستی؟ مراسم تمام شده است.
The event manager said, “I am sorry Mr. Reddy, you are late. Elvis has left the building.”
مدیر رویداد گفت: «متاسفم آقای ردی، شما دیر آمدید. مراسم تمام شده است.»
Why did Elvis has left the building so soon? The show was supposed to end at 11PM.
چرا مراسم به این زودی تمام شد؟ این نمایش قرار بود ساعت ۱۱ شب به پایان برسد.
I came here to take photos of the tornado from near, but it turned away before reaching us. Elvis has left the building.
من به اینجا آمدم تا از گردباد از نزدیک عکس بگیرم؛ اما قبل از رسیدن به ما دور شد. همهچیز تمام شد.
Tom went to the movies to watch “Black Panther” with his friends and after an one hour long movie had finally ended, yes, Elvis had left the building and it was time to go home.
تام برای تماشای «پلنگ سیاه» با دوستانش به سینما رفت و بعد از یک ساعت فیلم که بالاخره تمام شد، بله، فیلم تمام شده بود و زمان بازگشت به خانه فرا رسیده بود.