در این بخش شما را با معنی Even keel آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.
اصطلاح Even keel برای اشاره به چیزهایی استفاده می‌شود که منظم و طبق اصول هستند، تعادل دارند و احتمال ندارد که به‌صورت ناگهانی تغییر کنند. در ادامه چند معنی این اصطلاح را بخوانید و در قسمت مثال‌ها، نحوه‌ی استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- پابرجا
- ثابت
- یکنواخت
- بدون تغییر ناگهانی
مثال
The new manager succeeded in putting the business back on an even keel.
مدیر جدید موفق شد کسب‌و‌کار را به حالت پایدار بازگرداند.
Only then could parish politics be put back on an even keel.
تنها در این صورت است که می‌توان سیاست‌های محلی را دوباره به حالت پابرجا بازگرداند.
The system is verging on insanity, and things will have to be put back on an even keel in the near future.
این سیستم در آستانه‌ی جنون است و همه‌چیز باید در آینده‌ی نزدیک به حالت عادی بازگردد.
At present, they are steaming through smooth waters—the by-elections show that—on an even keel.
در حال حاضر از شرایط آرامی عبور می‌کنند؛ کاملا یکنواخت - انتخابات میان‌دوره‌ای این را نشان می‌دهد.
Our economies are disoriented, and we are still struggling today to get back on an even keel in the face of determined emerging powers.
اقتصاد ما سرگردان است و ما امروز در تلاش هستیم تا در برابر قدرت‌های نوظهور به حالت پایدار برگردیم.
It is hoped that it will keep things on an even keel.
امید می‌رود که همه‌چیز را در حالت پایدار نگه دارد.
Could not that be considered in this case, allowing the nationalised airline to compete on an even keel with them?
آیا نمی‌توان در این مورد این موضوع را در نظر گرفت و اجازه داد که شرکت هواپیمایی ملی‌شده با آن‌ها به‌صورت پایدار رقابت کند؟
I am trying to keep the debate on an even keel and not to be too polemical.
من سعی می‌کنم بحث را ثابت نگه دارم و زیاد جدلی نباشم.
The introduction of measures such as these orders will stabilise the situation so that we can put the coal industry on an even keel.
انجام اقداماتی مانند این دستورات، وضعیت را تثبیت می‌کند تا بتوانیم صنعت زغال‌سنگ را در وضعیت یکنواخت و پایدار قرار دهیم.
He has, largely through his own personal qualities, managed to keep the argument on an even keel in terms of the personalities involved.
او تا حد زیادی از طریق ویژگی‌های شخصی خود، توانسته است بحث را از نظر شخصیت‌هایی که درگیر می‌شوند، ثابت نگه دارد.
The rise in interest rates has been necessary to keep the economy on an even keel, and local authorities cannot be insulated from that increase.
افزایش نرخ بهره برای حفظ پایداری اقتصاد ضروری بوده است و مقامات محلی نمی‌توانند از این افزایش مصون باشند.
However, it is the manufacturing industry and the exports it produces that keep the economy of the country on an even keel.
با این حال، این صنعت تولیدی است و محصولات صادراتی این صنعت اقتصاد کشور را پایدار نگه می‌دارد.
There is also another difficulty, and that is the difficulty of keeping her on an even keel.
دشواری دیگری نیز وجود دارد و آن دشواری نگه داشتن او در یک شرایط پایدار است.
We wanted to proceed a little more on an even keel.
ما می‌خواستیم کمی بیشتر روی یک روند پایدار و یکنواخت پیش برویم.
