در این بخش شما را با معنی Eye-opener آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Eye-opener به معنای هر چیزی است که دید شما را نسبت به مسائل باز میکند، درس عبرت میدهد یا شما را آگاه میکند و هشدار میدهد. در فارسی با توجه به کاربرد آن در جمله میتوانید از کلمههای مختلفی برای ترجمه کردن این اصطلاح استفاده کنید. در ادامه معانی و کاربردهای این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در جمله و گفتوگوهای خود استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- آگاهکننده
- درس عبرت
- هشداردهنده
- آموزنده
- هیجانانگیز
مثال
The film on police methods was a real eye-opener for me.
فیلم روشهای پلیسی برای من آگاهیبخش بود.
Travelling around India was a real eye-opener for me.
سفر در اطراف هند برای من واقعاً آموزنده بود.
My trip to India was quite an eye-opener.
سفر من به هند بسیار آموزنده بود.
Living in another country can be a real eye-opener.
زندگی در کشوری دیگر میتواند یک درس هشداردهندهی واقعی باشد.
The whole trip has been a real eye-opener.
کل این سفر واقعاً آگاهیدهنده بوده است.
It was an eye-opener to me when I saw the strong man lift and move that extremely big box alone.
وقتی دیدم مرد قوی، آن جعبهی بسیار بزرگ را بهتنهایی بلند کرد و به حرکت درآورد، شگفتزده شدم.
Writing these scripts has been quite an eye-opener to me. It proves that one can do anything if the need is urgent.
نوشتن این فیلمنامهها برای من بسیار آگاهیبخش بود. این ثابت میکند که اگر نیاز فوری باشد، میتوان هر کاری را انجام داد.
A visit to a farm is an eye-opener to a city child.
بازدید از یک مزرعه برای یک کودک شهری آموزنده و آگاهیبخش است.
Voluntary work is a real eye-opener.
کار داوطلبانه یک کار آگاهیبخش واقعی است.
Love is blind, but marriage is a real eye-opener.
عشق کور است، اما ازدواج یک آگاهیدهندهی واقعی است. (چشم را روی حقیقت باز میکند.)
This summer's tour was an eye-opener for her. For the first time ever, the halls were not fully booked.
تور تابستان امسال برای او هشداردهنده بود. برای اولین بار، سالنها بهطور کامل رزرو نشدند.
That eye-opener comes from a Yahoo! HotJobs online poll, in which 62% of respondents reported being on the receiving end of a question about a verboten topic, such as one's religion or marital status.
این آمار هشداردهنده از یاهو میآید! نظرسنجی آنلاین HotJobs، که در آن ۶۲ درصد از پاسخدهندگان گزارش دادند که در مورد یک موضوع پرمخاطب، مانند مذهب یا وضعیت تأهل، مورد سوال قرار گرفتهاند.
But leaping to a 166-megahertz chip is a real eye-opener.
اما جهش به یک تراشهی ۱۶۶ مگاهرتزی واقعاً هشداردهنده است.
It is not readily apparent that Edinburgh is a busy seaport but a visit to Leith Docks can be a fascinating eye-opener.
بهراحتی مشخص نیست که ادینبورگ یک بندر شلوغ است؛ اما بازدید از اسکلهی لیث میتواند هشداردهندهی شگفتانگیزی باشد.
It had been my first alpine climb, and it had been an eye-opener.
این اولین صعود من به آلپاین بود و آموزنده بود.