در این بخش شما را با معنی face the music آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح face the music به معنای مواجه شدن با تنبیه یا عاقبت یک کار است. همچنین برای اشاره به پذیرش عواقب منفی یک کار یا تصمیم هم استفاده میشود. گاهی اوقات در فارسی میتوانید آن را با یک ضربالمثل هم ترجمه کنید: هر کسی خربزه میخورد، پای لرزش هم مینشیند.
در ادامه چند کاربرد و معنی این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در قالب جمله استفاده کنید و آن را در نوشتهها و گفتوگوهای خود به کار ببرید.
معانی و کاربرد
- مجازات چیزی را دریافت کردن
- عواقب ناخوشایند اعمال خود را پذیرفتن
- با نتایج نامطلوب مواجه شدن
- انتقاد را برای کاری که انجام دادهاید پذیرفتن
مثال
If you have done something wrong, you have to face the music. There’s no escaping out of it.
اگر کار اشتباهی انجام دادهاید، باید با عواقب آن روبهرو شوید. هیچ راه گریزی از آن نیست.
The children broke the window pane while playing and had to face the music when their parents returned home.
بچهها هنگام بازی شیشهی پنجره را شکستند و وقتی پدر و مادرشان به خانه برگشتند مجبور شدند با عواقب کار خود روبهرو شوند.
If you don’t complete the project on time, you will have to face the music when the boss asks for a status report.
اگر پروژه را بهموقع انجام ندهید، زمانی که رئیس درخواست گزارش وضعیت میکند، باید با عواقب کار روبهرو شوید.
If you keep breaking the rules, sooner or later you will be caught and then you will have to face the music.
اگر به نقض قوانین ادامه دهید، دیر یا زود گرفتار خواهید شد و سپس باید با تنبیه و مجازات روبهرو شوید.
He was part of an illegal racing gang, and had to face the music when they were busted.
او بخشی از یک باند مسابقهای غیرقانونی بود و وقتی آنها را منهدم کردند، مجبور شد با مجازات آن روبهرو شود.
Having failed his English test, he had to go home and face the music.
پس از رد شدن در آزمون انگلیسی، مجبور شد به خانه برود و با عواقب کارش روبهرو شود.