معنی feel the pinch چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی feel the pinch و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی feel the pinch

در این بخش شما را با معنی feel the pinch آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح feel the pinch به‌ معنای در مضیقه‌ی مالی قرار گرفتن و فشار مالی را حس کردن است. در فارسی با توجه به سایر بخش‌های جمله می‌توانید از معادل‌های مختلفی استفاده کنید. در ادامه چند مورد از کاربردها و معانی این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چطور از این اصطلاح در جمله‌ها و گفت‌وگوهای خود استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • مشکلات مالی را تجربه کردن
  • تحت‌تاثیر کاهش درآمد قرار گرفتن
  • وقتی زنده ماندن با درآمدی که دارید برایتان سخت شود.
  • کار کردن با درآمدی که کمتر از حد موردنیاز است.
  • تجربه‌ی رنج به دلیل از دست دادن پول و درآمد
  • کسب‌و‌کاری که از نظر مالی با مشکل مواجه است یا کاهش سود را تجربه می‌کند.
  • در مضیقه‌ی مالی بودن
  • در تنگنای مالی بودن
  • خالی بودن دست
  • تنگ بودن دست

مثال

Since Farrokh was made redundant, we’ve really felt the pinch. We can’t even afford to buy the kids new shoes.

از زمانی که فرخ بیکار شده است، ما واقعاً احساس فشار مالی کرده‌ایم. ما حتی نمی‌توانیم برای بچه‌ها کفش جدید بخریم.

Everyone’s going to feel the pinch in this new financial year. Profits are down and the company can’t afford to pay any bonuses for the foreseeable future.

همه در این سال مالی جدید احساس مضیقه خواهند کرد. سود کاهش یافته است و شرکت نمی‌تواند برای آینده‌ی قابل پیش‌بینی، پاداشی بپردازد.

All the major companies are feeling the pinch this year. It’s the worst financial downturn we’ve seen for a decade.

همه‌ی شرکت‌های بزرگ امسال فشار مالی را احساس می‌کنند. این بدترین رکود مالی است که در یک دهه‌ی گذشته دیده‌ایم.

Since the benefit cuts have been introduced, a lot of low income households are feeling the pinch.

از زمانی که کاهش مزایا معرفی شده است، بسیاری از خانوارهای کم‌درآمد در مضیقه‌ی مالی هستند.

You’re going to feel the pinch if you give up your second job.

اگر شغل دوم خود را رها کنید، دستتان تنگ می‌شود.