معنی fit of anger چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی fit of anger و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی fit of anger

در این بخش شما را با معنی fit of anger آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح fit of anger برای اشاره به زمان‌هایی استفاده می‌شود که فردی به‌صورت ناگهانی خشمگین می‌شود و واکنش شدیدی نشان می‌دهد. این خشم معمولا غیرمنطقی است و با شرایط تناسبی ندارد. در فارسی با توجه به سایر قسمت‌های جمله می‌توانید آن را به شکل‌های مختلفی ترجمه کنید. این اصطلاح به‌شکل fit of rage و to have a fit هم استفاده می‌شود و هر سه معنای مشابه دارند. در ادامه، کاربردها و معانی مختلف این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثال‌ها یاد می‌گیرید که چطور از این اصطلاح در قالب جمله استفاده کنید و آن را در گفت‌وگوهای خود به کار ببرید.

معانی و کاربرد

  • خلق‌و‌خوی بسیار بد، اغلب با فریاد زدن زیاد
  • عصبانی شدن
  • طغیان خشم که اغلب با‌ توجه‌ به شرایط، غیرمنطقی تلقی می‌شود.
  • طغیان علیه کسی زمانی که احساس می‌کنید به شما ظلم شده است.
  • خشم ناگهانی
  • از کوره در رفتن

مثال

When she didn’t get her way, she drove off in a fit of anger.

وقتی نتوانست کاری که دوست داشت انجام دهد، با عصبانیت از آن‌جا دور شد.

My sister is very spoiled. When she doesn’t get her way, she goes into a fit of anger.

خواهرم خیلی لوس است. هنگامی که کارها مطابق میلش پیش نمی‌رود به‌شدت عصبانی می‌شود.

The little girl had a fit of anger when her mother refused to buy her the doll that she wanted.

وقتی مادرش از خریدن عروسک موردنظرش برایش امتناع کرد، دختربچه به‌شدت عصبانی شد.

He had a fit of anger over the broken ice cream machine.

او به‌خاطر شکستن دستگاه بستنی، خشمگین شده بود.

His fit of anger over the accident scared me.

عصبانیت او به‌خاطر تصادف مرا ترساند.

I am not used to people displaying fits of anger, it is not acceptable in my family.

من عادت ندارم که مردم واکنش‌های شدید از سر خشم نشان دهند، این در خانواده‌ی من قابل‌قبول نیست.

My father threw a fit when he saw that my mother had scratched the car.

پدرم وقتی دید که مادرم ماشین را خراشیده است، از کوره در رفت.