معنی fly off the handle چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی fly off the handle و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی fly off the handle

در این بخش شما را با معنی fly off the handle آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح fly off the handle برای اشاره به زمانی‌هایی استفاده می‌شود که یک فرد بدون هیچ دلیل مهمی، به‌شدت عصبانی می‌شود و کنترل خود را از دست می‌دهد. زمانی که بدون فکر کردن، واکنش شدید و همراه با عصبانیت انجام می‌دهید برای توصیف این شرایط می‌توان از این اصطلاح استفاده کرد. در ادامه کاربردهای مختلف این اصطلاح را بخوانید.

در قسمت مثال‌ها نحوه‌ی استفاده از این اصطلاح را در قالب مثال یاد می‌گیرید. با بررسی این مثال‌ها می‌توانید بدون هیچ مشکلی از این اصطلاح در گفت‌وگوهای خود استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • از کوره در رفتن
  • ناگهان عصبانی شدن بدون دلیل منطقی
  • تغییر ناگهانی خلق‌وخو

مثال

I was so happy to find a parking spot and get out of the store when Jim came flying off the handle and yelled at me in front of everyone in line.

وقتی جیم از کوره در رفت و جلوی همه در صف بر سر من فریاد زد، از پیدا کردن جای پارک و بیرون آمدن از فروشگاه بسیار خوشحال شدم.

That guy runs a two-man bike repair shop and always flies off the handle when customers ask him for help fixing their bikes.

آن مرد یک تعمیرگاه دوچرخه‌ی دو نفره دارد و همیشه وقتی مشتریان از او برای تعمیر دوچرخه‌هایشان کمک می‌خواهند، از کوره در می‌رود.

I don’t know what got into that guy, but he just flew off the handle when we showed him his old car would have to be junked before he could get his new car.

نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن مرد افتاد، اما وقتی به او نشان دادیم که ماشین قدیمی‌اش قبل از اینکه بتواند ماشین جدیدش را بگیرد، باید دور انداخته شود، از کوره در رفت.

Bob is patient and careful, not the type to fly off the handle in a moment of frustration.

باب صبور و محتاط است، آن‌گونه نیست که در لحظه‌ی ناامیدی از کوره در برود.

David is known to fly off the handle and do irrational things.

دیوید معروف است که از کوره در می‌رود و کارهای غیرمنطقی انجام می‌دهد.

William has quite a temper and could fly off the handle at the slightest thing.

ویلیام خلق‌و‌خوی تندی دارد و می‌تواند با کوچک‌ترین چیزی از کوره در برود.

He's extremely irritable - he flies off the handle at the slightest thing.

او به‌شدت تحریک‌پذیر است؛ با کوچکترین چیزی از کوره در می‌رود.

You have to be very careful because he flies off the handle very easily.

باید خیلی مواظب باشی چون خیلی راحت از کوره در می‌رود.