در این بخش شما را با معنی fly on the wall آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح fly on the wall برای اشاره به زمانهایی استفاده میشود که فردی قصد دارد بدون اینکه دیده شود یا کسی متوجه حضورش شود، به حرفی گوش بدهد. یا زمانی که کسی مخفیانه به صحبتهای دیگران گوش میدهد و ما در فارسی آن را «گوش ایستادن» مینامیم. ممکن است برای اشاره به دید زدن دیگران هم از همین اصطلاح استفاده شود. یکی دیگر از کاربردهای این اصطلاح زمانی است که دوست داریم حرفهای دیگران بشنویم؛ حرفهایی که آنها با خودشان زمزمه میکنند وقتی فکر میکنند تنها هستند و کسی صدایشان را نمیشنود. در ادامه چند کاربرد مختلف این اصطلاح را بخوانید. حتما به قسمت مثالها توجه کنید چون فقط در قالب مثال است که یاد میگیرید از اصطلاحات با معنای درست و با گرامر صحیح استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- دید زدن
- گوش ایستادن
- مخفی ماندن
- مخفیانه در جایی شرکت کردن
- دیدن یا گوش دادن چیزی بدون اینکه کسی متوجه شود.
- مخفیانه شنیدن یا دیدن چیزی
- همچنین میتواند به معنای تماشاگر یا شنونده باشد.
مثال
Even though Janice was not invited to the wedding, she decided to be a fly on the wall.
با وجود اینکه جنیس به عروسی دعوت نشده بود، تصمیم گرفت مخفیانه شرکت کند.
Oliver acts like a fly on the wall whenever he visits my home.
الیور هر وقت به خانهی من سر میزند گوش میایستد.
Ann likes to be a fly on the wall whenever her parents have an argument.
آن دوست دارد هر زمان که پدر و مادرش با هم جروبحث میکنند، گوش بایستد.
I acted like a fly on the wall, and I got to know everything my family had prepared for my surprise birthday.
من مخفیانه گوش کردم و از همهی چیزهایی که خانوادهام برای تولد غافلگیرانهام آماده کرده بودند مطلع شدم.
They didn’t want intruders in the room, so they chased her away; therefore, her trick of being a fly on the wall couldn’t work.
آنها نمیخواستند مزاحمان در اتاق باشند، بنابراین او را بدرقه کردند. در نتیجه، ترفند او که مخفیانه گوش میداد، کارساز نبود.
If I could be a fly on the wall in that emergency meeting, I could get some valuable information.
اگر میتوانستم در آن جلسهی اضطراری حضور مخفیانه داشته باشم، میتوانستم اطلاعات ارزشمندی به دست بیاورم.
As a fly on the wall, he heard all their secrets.
گوش ایستاد و همهی رازهای آنها را شنید.
I’d love to be a fly on the wall during Mr. David’s wedding.
من دوست دارم در مراسم عروسی آقای دیوید مخفیانه حضور پیدا کنم.