در این بخش شما را با معنی for a while آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح for a while یعنی برای مدت کوتاه یا برای یک لحظه. گاهی اوقات از این اصطلاح بهشکل awhile استفاده میشود و کلمهی for را بهطور کلی از آن حذف میکنند و دو کلمهی باقیمانده را به هم میچسبانند. در ادامه کاربردهای مختلف این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثالها یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در جمله استفاده کنید و در گفتوگوهای خود آن را به کار ببرید.
معانی و کاربرد
- یک دورهی زمانی کوتاه
- کمی
- برای یک لحظه
- یک یا دو لحظه
- مدت کوتاهی
- برای مدتی
- گاهی
مثال
I will be able to sit with you for a while, but I need to get home soon.
من میتوانم مدتی کنار شما بنشینم، اما باید زود به خانه برگردم.
You can stay with us for a while until you are back on your feet.
میتوانید مدتی با ما بمانید تا زمانی که دوباره روی پای خود بایستید.
He stayed with them awhile.
مدتی پیش آنها ماند.
Please sit awhile, we will be leaving for the movie very soon.
لطفا کمی بنشینید بهزودی عازم سینما میشویم.
We also stayed in Japan for a while during our trip to China.
در سفر به چین نیز مدتی در ژاپن ماندیم.
I have stopped taking caffeine for a while.
مدتی است که مصرف کافئین را قطع کردهام.
Dad should take a break for a while because he is working for a long time.
بابا باید یه مدت استراحت کنه چون خیلی وقته کار میکنه.
My boss had gone mad at me for a while.
رئیسم مدتی بود که از دست من عصبانی شده بود.
It looks like the weather is going to be stormy for a while.
به نظر میرسد هوا برای مدتی طوفانی باشد.
You stay here for a while. I will be right back.
تو یه مدت اینجا بمون من برمیگردم.