در این بخش شما را با معنی free spirit آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح free spirit برای توصیف افرادی استفاده میشود که روحی آزاد و رها دارند و زندگی خود را وابسته به نظر دیگران نمیکنند و به سبک و سیاق خود زندگی میکنند. این اصطلاح را به دو شکل اسم و صفت به کار میبرند. اگر بهشکل اسم از آن استفاده کنید بهصورت free spirit نوشته میشود و اگر آن را بهشکل صفت استفاده کنید بهصورت free-spirited استفاده میشود.
در ادامه معانی و کاربردهای مختل این اصطلاح را بخوانید. حتما جملههای قسمت مثال را بررسی کنید. در این جملهها نحوهی استفاده از این اصطلاح را یاد میگیرید و با خیال راحت میتوانید از آن در گفتوگوهای خود استفاده کنید. وقتی از اصطلاحات در گفتوگو استفاده کنید، سطح زبان شما پیشرفتهتر به نظر میرسد و نمرههای بالاتری در آزمونهای زبان میگیرید.
معانی و کاربرد
- آزاده
- مستقل
- آزاداندیش
- فردی که آزادانه به سبک خودش زندگی میکند.
- آزاداندیشی که تحتتأثیر پیوندها یا مردم نیست.
- مخاطب قرار دادن شخصی که زندگی مستقلی را به شیوههای مثبت بدون تحتتأثیر قرار گرفتن افراد یا سنتهای دیگر زندگی میکند.
- فردگرا
- ناسازگار
- شورشی
مثال
His wife is a free spirit, she does not believe in the work that we do.
همسرش آزاداندیش است، او به کاری که ما انجام میدهیم اعتقادی ندارد.
My sister is the kindest person that you will ever meet. She is a free spirit and enjoys travelling the world.
خواهر من مهربانترین کسی است که تابهحال ملاقات کردهاید. او یک فرد آزاد و مستقل است و از سفر به گوشهوکنار دنیا لذت میبرد.
We are going to the festival this weekend. It is a celebration of love, happiness and the free spirit.
آخر این هفته به جشنواره میرویم. این جشن عشق، شادی و روح آزاد است.
I wish that I could be a free spirit like you; I am always concerned about what other people think of me.
ای کاش میتوانستم روح آزادهای مثل تو باشم. من همیشه نگران این هستم که دیگران در مورد من چه فکری میکنند.
In the 1960s there were more free spirits around than there are now.
در دههی ۱۹۶۰ انسانهای آزاداندیش بیشتر از الان وجود داشت.
My grandfather was a free spirited farmer and he spent his whole life happily.
پدربزرگم کشاورز آزادهای بود و تمام عمرش را با خوشی سپری کرد.