در این بخش شما را با معنی get down to brass tacks آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح get down to brass tacks یعنی در مورد مسائل و چیزهای مهم صحبت کردن و سر اصل مطلب رفتن. البته ممکن است این اصطلاح در جملهها و بحثهای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. به همین دلیل لازم است که کاربردهای مختلف این اصطلاح را بشناسید و نمونههایی از کاربردها را در قالب جمله دیده باشید. در ادامه چند معنی این اصطلاح را میخوانید. حتما به مثالها توجه کنید تا روش استفاده از آن را در گفتوگوها و نوشتههای خود یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- در مورد چیزهای مهم صحبت کردن
- به حقایق و واقعیتهای اساسی پرداختن
- چیزی را جدی گرفتن
- در مورد مسئله یا مشکل واقعی صحبت کردن
- مشکلی را جدی گرفتن
- رفتن سر اصل مطلب
مثال
We have been chatting around for quite some time. Let’s get down to brass tacks and discuss what we are really here for.
مدت زیادی است که با هم چت میکنیم. بیایید به اصل مطلب بپردازیم و واقعاً در مورد آنچه که بهخاطر آن اینجا هستیم بحث کنیم.
They finally got down to brass tacks and discussed the issue that was really bothering them.
آنها در نهایت سر اصل مطلب رفتند و در مورد موضوعی که واقعاً آنها را آزار میداد صحبت کردند.
After exchanging pleasantries with each other, the heads of the two companies got down to brass tacks and discussed the terms for the proposed merger.
پس از تبادل نظر با یکدیگر، روسای دو شرکت سر اصل مطلب رفتند و در مورد شرایط پیشنهادشده دربارهی ادغام به بحث و تبادل نظر پرداختند.
It is time to stop beating about the bush and get down to brass tacks.
وقت آن است که از حاشیه رفتن دست بردارید و به اصل مطلب بپردازید.
Let’s get down to brass tacks right away and wrap up this discussion quickly. There’s no use wasting time discussing other things.
بیایید فوراً دربارهی مسائل مهم صحبت کنیم و این بحث را سریعاً به پایان برسانیم. اتلاف وقت برای بحث در مورد چیزهای دیگر فایدهای ندارد.
We should get down to brass tacks and discuss how we can finish this project on time.
ما باید به اصل مطلب بپردازیم و در مورد اینکه چگونه میتوانیم این پروژه را بهموقع به پایان برسانیم بحث کنیم.
Without wasting much time, they got down to brass tacks and soon emerged with a solution that was acceptable to everyone.
آنها بدون اتلاف وقت زیاد دست به کار شدند و به زودی راهحلی را پیدا کردند که برای همه قابلقبول بود.
The family got down to brass tacks and discussed the issue of inheritance as he had left no will.
از آنجا که او وصیت نامهای نداشت، خانواده سر اصل مطلب رفتند و موضوع ارث را مطرح کردند.