در این بخش شما را با معنی Get in Shape آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Get in Shape به معنی انجام دادن فعالیتها و برنامههایی برای رسیدن به تناسب اندام است. این برنامهها شامل گرفتن رژیم غذایی مناسب و ورزش منظم است. غیر از تناسب اندام با معنی «تلاش کردن برای قویتر شدن و داشتن سبک زندگی سالم» هم استفاده میشود. در ادامه کاربردها و معانی آن را بخوانید. در قسمت مثالها از این اصطلاح در چند جمله استفاده شده است. با خواندن این جملهها نحوهی استفاده از این اصطلاح را یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- به تناسب اندام رسیدن
- ورزش منظم و تلاش برای تناسب اندام
- متناسب شدن
- خوشاندام شدن
مثال
Boy, I really need to get into shape. Ten years working behind a desk has given me quite a belly!
پسر، من واقعاً نیاز دارم که دوباره به تناسب اندام برسم. ده سال کار پشت میز باعث شده شکم دربیاورم!
Wow, Jim has really gotten in shape lately.
وای جیم اخیراً خیلی خوشاندام شده است.
After she had the baby, she started swimming every day, to get back into shape.
بعد از اینکه بچهدار شد، هر روز شنا کردن را شروع کرد تا به تناسب اندام خود بازگردد.
I’ve got to get in shape. All I do is sit and watch television. I’m gaining weight.
من باید به تناسب اندام برسم. تنها کاری که میکنم این است که مینشینم و تلویزیون تماشا میکنم. دارم وزن اضافه میکنم.