در این بخش شما را با معنی Get Wind of آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Get Wind of به معنی باخبر شدن از چیزی است که قرار بوده مخفی بماند. در فارسی هم اصطلاحی داریم که همین معنا میرساند و میگوییم «بو بردن از چیزی». در ادامه کاربردها و معانی این اصطلاح را بخوانید. در بخش مثالها نمونههایی از کاربرد این اصطلاح را در قالب جمله میبینید.
معانی و کاربرد
- شنیدن خبری که کسی سعی داشته آن را پنهان نگه دارد.
- بو بردن
- پی بردن
- شنیدن دربارهی چیزی
مثال
I don't want my colleagues to get wind of the fact that I'm leaving.
من نمیخواهم همکارانم از رفتن من باخبر شوند.
We have a crisis on our hands and don’t want the press to get wind of it.
ما با بحران دستوپنجه نرم میکنیم و نمیخواهیم مطبوعات از آن مطلع شوند.
Our competitors must not be allowed to get wind of our plans.
نباید اجازه داد که رقبای ما از برنامههای ما باخبر شوند.
You better hope the press doesn't get wind of this.
بهتر است امیدوار باشید که مطبوعات از این موضوع مطلع نشوند.
When Johnny misbehaves, parents get wind of it by email before he gets home.
وقتی جانی بدرفتاری میکند، والدین قبل از اینکه به خانه برود از طریق ایمیل متوجه این موضوع میشوند.
First it needs to boost its efforts to get wind of military-useful technology at an early stage.
ابتدا باید تلاشهای خود را برای دستیابی به فناوری مفید نظامی در مراحل اولیه افزایش دهد.
And it hasn't taken children long to get wind of the fact.
و مدت زیادی طول نکشید که بچهها متوجه این واقعیت شدند.
Newspaper reporters seem to always get wind of the biggest stories before anyone else.
به نظر میرسد خبرنگاران روزنامهها همیشه قبل از هر فرد دیگری از بزرگترین خبرها مطلع میشوند.
We'd better do something fast before the public gets wind of it.
بهتر است قبل از اینکه مردم متوجه آن شوند، سریع کاری انجام دهیم.
How did you get wind of that terrific business deal?
چگونه از آن معاملهی تجاری فوقالعاده باخبر شدید؟
The police get wind of the plans to rob the bank.
پلیس از نقشههای سرقت از بانک مطلع میشود.
I don't want the public, and especially not the press, to get wind of it at this stage.
من نمیخواهم در این مرحله افکار عمومی و بهویژه مطبوعات از آن مطلع شوند.
Certainly the last thing she wanted was for Max to get wind of it all.
مطمئناً آخرین چیزی که او میخواست این بود که مکس از همهچیز آگاه شود.