در این بخش شما را با معنی Get With the Program آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح Get With the Program یعنی از چیزی اطلاع پیدا کنید و چیزی را بفهمید که بقیه از قبل آن را میدانند. البته این فقط یکی از کاربردهای این اصطلاح است. این اصطلاح معمولا بهشکل طنزآمیز و در قالب یک دستور استفاده میشود. در بخش معانی و کاربرد میتوانید کاربردهای دیگر آن را بخوانید. در قسمت مثالها از این اصطلاح در قالب جمله استفاده شده است. با خواندن مثالها یاد میگیرید که چطور از این اصطلاح در جملهها و گفتوگوهای خود استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- کشف کردن آنچه که دیگران از قبل میدانند.
- پذیرش ایدههای جدید و توجه بیشتر به آنچه در حال حاضر اتفاق میافتد.
- شروع به انجام کاری که دیگران نیاز دارند یا میخواهند کسی انجام دهد.
- درگیر شدن و فعال شدن به روشی مفید و مؤثر
- قوانین را دنبال کردن
- کار خواستهشده را انجام دادن
- انطباق یا مطابقت با آنچه مورد انتظار است.
مثال
They've been playing the same old music for ten years now - it's time to get with the program.
آنها ده سال است که همان موسیقی قدیمی را مینوازند - وقت آن است که ایدههای جدید را بپذیرند.
His boss told him that he'd better get with the program if he wants to keep his job.
رئیسش به او گفت که اگر میخواهد شغلش را حفظ کند، بهتر است طبق قوانین رفتار کند.
No one leaves their dirty laundry in the hallway—get with the program! If you don't get with the program soon, you're going to be off the team.
هیچکس لباسهای کثیف خود را در راهرو رها نمیکند - به قوانین احترام بگذارید! اگر بهزودی برنامه را اجرا نکنید، از تیم خارج خواهید شد.
Come on, Mark. Get with the program. Do what you are told.
یالا مارک، با شرایط کنار بیا. آنچه به تو گفته میشود را انجام بده.
Jane just can't seem to get with the program. She has to do everything her way, right or wrong.
به نظر میرسد جین نمیتواند با این برنامه کنار بیاید. او باید هر کاری را که میخواهد به روش خودش انجام دهد، درست یا غلط.
Frank, we have work to do, remember? Get with the programme.
فرانک، کار داریم، یادت هست؟ دست بجنبون.