در این بخش شما را با معنی give the slip آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح give the slip به معنی دور شدن و فرار کردن از دست کسی است. در ادامه چند کاربرد و معنی این اصطلاح را میخوانید و در بخش مثالها روش استفاده از آن را در جمله یاد میگیرید.
معانی و کاربرد
- دور شدن
- فرار کردن از دست کسی
- گریختن از کسی
مثال
The police were on the criminal’s trail but in the end he managed to give them the slip.
پلیس در تعقیب جنایتکار بود اما در نهایت او موفق شد از دست آنها فرار کند.
A huge media contingent was waiting for him but the celebrity gave them the slip by exiting quietly through the back door.
گروه عظیمی از رسانهها منتظر او بودند، اما سلبریتی با خروج بیسروصدا از در پشتی از دست آنها فرار کرد.
All of us chased the thief but he managed to give us the slip by climbing over the high wall.
همهی ما دزد را تعقیب کردیم اما او با بالا رفتن از دیوار بلند توانست از دست ما فرار کند.
The security team thought they had the intruder cornered, but with a slick manoeuvre, he gave them the slip.
تیم امنیتی فکر میکردند که مزاحم را تسلیم کردهاند، اما او با یک حرکت زیرکانه از دستشان فرار کرد.
The player managed to give the defenders of the opposing team the slip and scored an important goal for his team.
این بازیکن موفق شد مدافعان تیم حریف را پشت سر بگذارد و گل مهمی برای تیمش به ثمر برساند.
The police chased him throughout the country for three days but the convict finally managed to give them the slip and vanished.
پلیس بهمدت سه روز او را در سراسر کشور تعقیب کرد اما محکوم در نهایت موفق شد از دست آنها فرار کند و ناپدید شد.
The prisoners were supposed to be shifted to a different enclosure that day, but during the transit, they managed to give their captors the slip and vanished into the wilderness.
آن روز قرار بود زندانیان به محوطهی دیگری منتقل شوند، اما حین جابهجایی توانستند از دست مأموران محافظ خودشان فرار کنند و در بیابان ناپدید شدند.