در این بخش شما را با معنی glass ceiling آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
معنی واژگانی اصطلاح glass ceiling سقف شیشهای است. اما این عبارت یک معنای استعاری هم دارد؛ سقف شیشهای منظور محدودیتهایی است که زنان و افراد متعلق به گروههای اقلیت در زندگی با آنها مواجه میشوند. حتی اگر این افراد برای شغل یا جایگاهی کاملا استعداد و توانایی لازم را داشته باشند، این محدودیتها مانع پیشرفت آنها در شغل، سیاست، اجتماع و… میشود.
در ادامه کاربردها و معانی این اصطلاح را میخوانید و در بخش مثالها نمونههایی از کاربرد این اصطلاح را در جمله میبینید.
معانی و کاربرد
- محدودیتهایی که برای پیشرفت زنان و گروههای اقلیت وجود دارد
- محدودیتهایی که برای رسیدن به جایگاههای بهتر شغلی بهویژه برای زنان وجود دارد
- محدودیتهای جنسیتی
- محدودیت اقلیتها برای پیشرفت
مثال
The woman made every attempt but could not break the highest and toughest glass ceiling.
زن تمام تلاش خود را کرد اما نتوانست بالاترین و سختترین سقف شیشهای را بشکند. (سختترین محدودیت را کنار بزند.)
I have reached the glass ceiling now, and breaking out is the only way for me to proceed.
اکنون به سقف شیشهای رسیدهام و شکستن آن تنها راه پیش روی من است.
Various reasons are given for the apparent glass ceiling women hit in many professions.
برای محدودیتهای آشکار جنسیتی که مانع پیشرفت زنان در بسیاری از مشاغل است دلایل مختلفی ذکر شده است.
The fact that no woman has managed one of the branch offices is pretty strong evidence of a glass ceiling.
این واقعیت که هیچ زنی مدیریت یکی از دفاتر شعبه را نداشته است، گواه محکمی از وجود این سقف شیشهای (محدودیت جنسیتی برای پیشرفت) است.
Women have made scant progress in breaking through the glass ceiling to reach top corporate executive and boardroom positions.
زنان در شکستن سقف شیشهای برای رسیدن به بالاترین موقعیتهای اجرایی و اتاق هیئتمدیره پیشرفت اندکی داشتهاند.
Few people who hit the glass ceiling are inclined to go through the additional pain of a complaint to the government.
از افرادی که با محدودیت در پیشرفت مواجه میشوند، تعداد کمی تمایل دارند درد اضافی شکایت از دولت را تحمل کنند.