در این بخش شما را با معنی go through a rough patch آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
میتوانید معنی اصطلاح go through a rough patch را تا حدودی از روی ترجمهی کلمهبهکلمهی آن حدس بزنید. این عبارت یعنی از یک تکهی ناهموار عبور کردن. منظور از این اصطلاح این است که از یک دوران سخت و از مشکلات زیاد عبور کنید. برای اشاره به زمانهایی از این اصطلاح استفاده میشود که دغدغههای زیادی دارید و در موقعیت ناخوشایندی قرار گرفتهاید.
این اصطلاح بهشکلهای دیگر هم در انگلیسی استفاده میشود؛ برای نمونه:
go through a bad / difficult / sticky patch
تمام این جایگزینها معنای مشابه دارند.
در ادامه چند کاربرد و معنی مختلف این اصطلاح را میخوانید. حتما به بخش مثالها توجه کنید چون فقط در قالب جمله است که میتوانید کاربرد این اصطلاح را یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- تجربه کردن مشکلات زیاد در یک دوره از زندگی
- در میانهی یک دوره از سختی و مشکل قرار داشتن
- یک دورهی زمانی سخت یا ناخوشایند را تجربه کردن
- در یک دورهی زمانی با سختیهای زیادی روبهرو شدن
مثال
They have usually been very supportive of each other, but right now, their marriage is going through a bit of a rough patch.
آنها معمولاً بهشدت از یکدیگر حمایت میکردند، اما در حال حاضر ازدواج آنها کمی با مشکل مواجه شده است.
Steve has been going through a rough patch lately – he has lost his job and his wife wants a divorce.
استیو اخیراً دچار مشکلات سختی شده است؛ او شغل خود را از دست داده و همسرش میخواهد طلاق بگیرد.
All relationships go through a rough patch at some point or the other. The key is to work together to resolve the issues and not blame each other for what’s gone wrong.
همهی روابط گاهی اوقات دچار مشکل و سختی میشوند. نکتهی کلیدی این است که برای حل مسائل با یکدیگر همکاری کنید و یکدیگر را بهخاطر اشتباه پیشآمده سرزنش نکنید.
They are going through a bit of a rough patch at the moment, but I am sure they will get over it soon and work out a way to settle their differences.
آنها درحالحاضر کمی مشکلات و سختی را پشت سر میگذارند، اما من مطمئنم که بهزودی از آن عبور خواهند کرد و برای حلوفصل اختلافات خود راهی پیدا خواهند کرد.
Their marriage went through a rough patch when he quit his job to try his hand at something new, but now, they love each other more than ever.
زمانی که او شغل خود را رها کرد تا توانایی خود را در چیز جدیدی امتحان کند، ازدواج آنها با مشکل مواجه شد. اما اکنون آنها یکدیگر را بیشتر از همیشه دوست دارند.
Every now and then they go through a rough patch, but they manage to come out of it stronger every time.
هر چند وقت یکبار آنها از یک دورهی سخت عبور میکنند، اما هر بار قویتر از آن بیرون میآیند.