در این بخش شما را با معنی good faith آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح good faith به معنای صداقت و درستی در رفتار است. این اصطلاح قبلا در موضوعات قانونی و حقوقی استفاده میشد ولی الان در موضوعات مرتبط با اخلاق و رفتار هم کاربرد دارد. در ادامه کاربردها و معانی مختلف این اصطلاح را میخوانید و با بررسی مثالها یاد میگیرید که چگونه از این اصطلاح استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- صادقانه، با انگیزههای خالصانه و بدون فریب دیگران عمل کردن
- صداقت در اعمال و نیات شخص
- صداقت و درستکاری
- صادقانه و بدون نیت منفی باطنی
- منصفانه، اخلاقی و مسئولیتپذیر
- درستکاری، فضیلت و رفتار اخلاقی
- اصالت، شفافیت و اصالت در اعمال و گفتار
- سلامت اخلاقی، بیعیب بودن و نجابت منش و رفتار
- حسن نیت
مثال
The contract was negotiated and signed in good faith by both parties.
این قرارداد با حسن نیت بین دو طرف مذاکره و امضا شد.
The company acted in good faith when they refunded the customer’s money.
زمانی که پول مشتری را بازپرداخت کردند، شرکت با حسن نیت عمل کرد.
The discussions were held in good faith to try and resolve the issue amicably.
گفتوگوها با حسن نیت انجام شد تا سعی شود این موضوع بهصورت دوستانه حل شود.
We made the offer in good faith, hoping it would be accepted.
ما با حسن نیت این پیشنهاد را ارائه کردیم، به امید اینکه مورد قبول واقع شود.
He accused her of not negotiating in good faith.
او را متهم کرد که با حسن نیت مذاکره نکرده است.
I apologize if I offended you; it was not my intention and certainly not done in good faith.
اگر باعث رنجش شما شدم عذرخواهی میکنم؛ این قصد من نبوده و مطمئناً با حسن نیت انجام نشده است.
The judge ruled that the defendant had not signed the agreement in good faith.
قاضی حکم داد که متهم قرارداد را با حسن نیت امضا نکرده است.
They made the investments in good faith, believing the company’s prospects were good.
آنها سرمایهگذاریها را با حسن نیت انجام دادند و معتقد بودند که چشمانداز شرکت خوب است.
I approached him in good faith, hoping to mend our friendship.
من با حسن نیت به او نزدیک شدم؛ به امید اینکه بتوانم دوستی خود را اصلاح کنم.
Her actions, though misguided, were done with good faith and honest intentions.
اقدامات او اگرچه نادرست بود، اما با حسن نیت و نیت صادقانه انجام شد.