در این بخش شما را با معنی green thumb آشنا کرده و با ذکر مثال کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اگر اصطلاح green thumb را کلمهبهکلمه ترجمه کنید، به معنای انگشت سبز است که با این ترجمه نمیتوانید معنای اصلی آن را حدس بزنید. این اصطلاح برای اشاره به کسانی استفاده میشود که استعداد خوبی در پرورش گل و گیاه دارند و هر چیزی بکارند سبز میشود. در انگلیسی آمریکایی از اصطلاح green thumb و در انگلیسی بریتانیایی از اصطلاح green fingers استفاده میکنند. این اصطلاح بیشتر با فعل to have استفاده میشود. در ادامه معانی این اصطلاح را میخوانید اما برای اینکه یاد بگیرید چگونه از آن در جمله استفاده کنید، حتما مثالها را بخوانید.
معانی و کاربرد
- نتایج خوب گرفتن در باغبانی
- موفقیت یا مهارت در رشد گیاهان/دانهها
- توانایی طبیعی برای رشد دادن چیزها
- خوشدست بودن در کاشت گیاهان
- داشتن دست سبز
مثال
My mother has green fingers. She can grow just about anything in the garden.
مامانم در کاشت گل و گیاه استعداد دارد. او تقریباً هر چیزی را در باغ میتواند رشد دهد.
Pete has really taken to gardening in his retirement. It turns out he has a green thumb.
پیت در دوران بازنشستگی خود واقعاً به باغبانی روی آورده است. معلوم شد که او دست سبز دارد. (در کاشت گل و گیاه استعداد دارد.)
These tomatoes taste amazing. I wish I had green fingers like you.
این گوجهفرنگیها طعم شگفتانگیزی دارند. کاش منم مثل تو در کاشت گل و گیاه استعداد داشتم.
You don’t need a green thumb to grow a wildflower garden. They look after themselves.
برای پرورش یک باغ گل وحشی به استعداد خاصی در کاشت گل و گیاه نیاز ندارید. آنها مراقب خودشان هستند.
Her grandma used to take plant cuttings from hedgerows as they passed by. She was so green-fingered she could get them to grow in her garden.
مادربزرگش هنگام عبور از پرچینها قلمههای گیاه را برمی داشت. او آنقدر دست سبزی داشت که میتوانست آنها را در باغش رشد دهد.
I need a green thumb‘s guide to save my plants during a drought.
من برای نجات گیاهانم در طول خشکسالی به راهنمایی فردی نیاز دارم که در کاشت گل و گیاه استعداد دارد.
In the lockdowns, many people have discovered their green thumb and love for gardening.
در قرنطینه، بسیاری از مردم استعداد کاشت گل و گیاه و عشق خود را به باغبانی کشف کردهاند.
My sister has a green thumb, but I kill most plants that I buy.
خواهر من در پرورش گل و گیاه استعداد دارد، اما من بیشتر گیاهانی را که میخرم از بین میبرم.