لکچر انگلیسی درباره‌ی بی‌سوادی با ترجمه‌ی فارسی

همراه ما باشید تا لکچر انگلیسی درباره‌ی بی‌سوادی با ترجمه‌ی فارسی را یاد بگیرید.

لکچر انگلیسی درباره‌ی بی‌سوادی با ترجمه‌ی فارسی

در لکچر انگلیسی درباره‌ی بی‌سوادی قصد داریم مبحث مهم بی‌سوادی را بررسی کنیم که ریشه‌ی بسیاری از مشکلات اجتماعی و اقتصادی است. بی‌سوادی پیامدهای منفی زیادی دارد و حتی می‌تواند جامعه را به نابودی بکشاند. جامعه‌ای با آمار بالای بی‌سوادی، به‌کندی پیشرفت می‌کند و مردم آن در فقر و زیر سایه‌ی ناآگاهی زندگی خواهند کرد. از این رو مردم در چنین جامعه‌ای به راحتی می‌توانند مورد سوءاستفاده قرار بگیرند. تا پایان لکچر انگلیسی درباره‌ی بی‌سوادی همراه ما باشید تا با ۱۰ دلیل اصلی افزایش عدم آموزش و بی‌سوادی در جامعه آشنا شوید. در بخش لکچر انگلیسی، نه‌تنها می‌توانید روش نوشتن لکچر را یاد بگیرید بلکه می‌توانید لکچرهای انگلیسی را با موضوعات متنوع مطالعه کنید.

One in Seven Adults is Illiterate

از هر هفت بزرگسال، یک نفر بی‌سواد است

While the number of illiterate people in the world continues to decline, there are still approximately 773 million people in the world who cannot read. The COVID19 pandemic has also jeopardized many people’s opportunities to learn to read.

در حالی که تعداد افراد بی‌سواد در جهان رو به کاهش است، هنوز تقریبا ۷۷۳ میلیون نفر در جهان هستند که نمی‌توانند بخوانند. از طرفی همه‌گیری کووید۱۹ فرصت‌های بسیاری از مردم را برای یادگیری مهارت خواندن، به خطر انداخته است.

As is the case with many other issues, illiteracy is unequally distributed. Nearly half of the world’s illiterate population lives in South and West Asia (47%), and more than a quarter live in sub-Saharan Africa (27%). Most of the world’s illiterate population lives in poverty, and many of them have been impacted by war. The people who most need literacy skills are the ones who have the least access to it.

مانند بسیاری از مسائل دیگر، بی‌سوادی نیز نابرابر توزیع شده است. نزدیک به نیمی از جمعیت بی‌سواد جهان در جنوب و غرب آسیا (۴۷٪) و بیش از یک‌چهارم در جنوب صحرای آفریقا (۲۷٪) زندگی می‌کنند. اکثر جمعیت بی‌سواد جهان در فقر زندگی می‌کنند و بسیاری از آن‌ها تحت تاثیر جنگ قرار گرفته‌اند. افرادی که به مهارت‌های مرتبط با سواد بیشترین نیاز را دارند، کسانی هستند که کمترین دسترسی را به آن دارند.

A person who is illiterate has not mastered the mechanics of reading. Essentially, they have never learned to read. But even if someone isn’t completely illiterate, it can still be very difficult to manage in everyday life if their reading skills aren’t very good. In today’s information society, people need an even better understanding of texts. The faster and ever greater availability of information requires even better reading skills. It’s important to be able to distinguish fact from fiction so as not to be misled. Work and education also require better mechanical reading skills than ever before. We are surrounded by a flood of information, and we must gather it from a variety of sources.

فردی که سواد ندارد به اصول و قواعد خواندن تسلط ندارد. اساسا آن‌ها هرگز خواندن را یاد نگرفته‌اند. در حالی که حتی اگر فردی کاملا بی‌سواد نباشد یا مهارت خواندن او خیلی خوب نباشد، باز هم مدیریت این مسأله در زندگی روزمره بسیار دشوار است. در جامعه‌ی اطلاعاتی امروزی، مردم به درک بهتری از متون نیاز دارند. دسترسی سریع‌تر و بیشتر به اطلاعات، مستلزم داشتن مهارت بیشتر در خواندن است. مهم است که بتوانید واقعیت را از داستان تشخیص دهید تا گمراه نشوید. همچنین نسبت به گذشته، کار و تحصیل هم نیازمند سطح بهتری از مهارت‌های ابتدایی خواندن است. ما با سیل اطلاعات احاطه شده‌ایم و باید آن را از منابع مختلف جمع‌آوری کنیم.

People with poor reading skills may find it difficult to comprehend what they are reading or to grasp the meaning in longer texts. People with poor reading skills find it difficult to manage in their everyday lives and to express their opinions and feelings.

افرادی که مهارت خواندن ضعیفی دارند، ممکن است درک آنچه می‌خوانند یا فهم معنی در متون طولانی‌تر برایشان مشکل باشد. افرادی که مهارت خواندن ضعیفی دارند، در مدیریت زندگی روزمره و بیان نظرات و احساسات خود با مشکل مواجه می‌شوند.

Literacy is the central premise for an egalitarian world in which everyone has the opportunity to influence their own life and choices. Literacy prevents poverty and promotes equality. Literacy is a human right: the right to learn is enshrined in the UN Declaration of Human Rights. That’s why UNESCO, the UN’s Educational, Scientific and Cultural Organization, has set a goal of reducing the number of illiterate adults to no more than 10% of the world’s population by 2030.

در جهانی که طرفدار تساوی انسان‌ها است و هر کسی این فرصت را دارد که بر زندگی و انتخاب خود تاثیر بگذارد، سواد یک اصل اساسی است. سواد از فقر جلوگیری می‌کند و برابری را ترویج می‌دهد. سواد یک حق انسانی است و حق یادگیری در اعلامیه‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد ذکر شده است. به همین دلیل یونسکو «نهاد آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد» هدف خود را کاهش تعداد بزرگ‌سالان بی‌سواد به کمتر از ۱۰ درصد از جمعیت جهان تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده است.

The COVID19 pandemic has weakened world Literacy in many ways. Wars and natural disasters also affect people’s ability to obtain an education and learn to read. That’s why the best guarantee for world literacy is to ensure peace between countries and support stable democratic societies.

همه‌گیری کووید۱۹ نرخ باسوادی در جهان را از بسیاری جهات تضعیف کرده است. جنگ‌ها و بلایای طبیعی نیز بر توانایی افراد برای تحصیل و یادگیری خواندن تاثیر می‌گذارند. به همین دلیل است که بهترین تضمین برای باسوادی در جهان، تضمین صلح بین کشورها و حمایت از جوامع دموکراتیک و پایدار است.

The United States and other countries have a full support on the National Literacy month which falls on September. This was established and declared due to observation of the increasing figures of illiteracy levels among American people. This is not just a sole concern in the United States, but even in other parts of the world. In fact, there are different programs which are created in order to alleviate the effects, and its growing numbers. There are also guides, and other brochures being distributed to individuals to increase awareness and to participate in fighting illiteracy. There are people who are even volunteering their time, resources, and effort in order to educate people without expecting any gain or pay. There are different activities that will be held in places that will attract and invite people to participate especially to those youth who are the primary victims of this inadequacy. There are also significant initiatives and tasks which are worth the time where everyone can be invited to have basic skills, and be acquainted by providing books for them for free. It’s indeed true that education would free someone from ignorance, and would help anyone to improve their lives, and broaden various opportunities for growth and progress. Nonetheless, this will not stop not until we learn the root causes of illiteracy in the world. Only then, we could save an individual or more by identifying the top 10 causes of illiteracy in the world.

ایالات متحده‌ی آمریکا و سایر کشورها از «ماه ملی سوادآموزی» که هم‌زمان با ماه سپتامبر است کاملا حمایت می‌کنند. این ماه به دلیل مشاهده‌ی آمار فزاینده‌ی بی‌سوادی در میان مردم آمریکا، ایجاد و اعلام شد. این تنها یک نگرانی در آمریکا نیست؛ بلکه حتی در سایر نقاط جهان نیز نگران‌کننده است. در واقع برنامه‌های مختلفی وجود دارند که به منظور کاهش آمار بی‌سوادی و پیامدهای روزافزون آن ایجاد می‌شوند. همچنین راهنماها و بروشورهای دیگری برای افزایش آگاهی و مشارکت در مبارزه با بی‌سوادی بین افراد توزیع می‌شود. حتی افرادی هستند که داوطلبانه و بدون این که انتظار هیچ سود یا دستمزدی داشته باشند زمان، منابع و تلاش خود را صرف آموزش مردم می‌کنند. فعالیت‌های مختلفی برگزار می‌شود که در آن‌ها مردم و به‌ویژه جوانانی را که قربانیان اصلی این نارسایی هستند جذب و به مشارکت دعوت می‌کنند. همچنین ابتکارات و کارهای قابل توجهی وجود دارد که ارزش وقت گذاشتن دارد و می‌توان از همه دعوت کرد تا مهارت‌های اولیه را فرا بگیرند و با تهیه‌ی کتاب‌های رایگان برای آن‌ها، با این مهارت‌ها آشنا شوند. واقعا درست است که آموزش، هر کسی را از جهل رها می‌کند و به هر کسی کمک می‌کند تا زندگی خود را بهبود بخشد و فرصت‌های مختلف رشد و پیشرفت را گسترش می‌دهد. البته تا زمانی که ریشه‌های بی‌سوادی را در جهان پیدا نکنیم، این امر متوقف نخواهد شد. تنها در این صورت است که می‌توانیم با شناسایی ۱۰ عامل اصلی بی‌سوادی در جهان، یک فرد یا افراد بیشتری را نجات دهیم.

  1. Population Growth

۱۰. رشد جمعیت

Population growth is one of the derivative factors that affect not just the quality education, but also the budget allocation for each family. In fact, in most families who have more than the standard number of members of the family would be forced to stop, and let other family members to continue studying with the promise that they can continue after their brethren or sisters have finished their schooling. Hence, they have no options left, but to assist the family in all expenses by working early. In some families, it works better this way, wherein there is a little success, but because of the uncontrolled population rate, this pattern continues. There are various policies in each country with regards to their contingency plan in extending free education, but because of the growing population, the budget for this cannot cover the whole and extensive need for education. This is especially true in third world countries especially those countries that are part of the poorest of the poor.

رشد جمعیت یکی از عوامل فرعی است که نه‌تنها بر کیفیت آموزش، بلکه بر تخصیص بودجه برای هر خانواده نیز تاثیر می‌گذارد. در واقع، در اکثر خانواده‌هایی که تعداد اعضای خانواده بیش از حد استاندارد است، مجبور می‌شوند دست از تحصیل بردارند و به سایر اعضای خانواده با این وعده که می‌توانند پس از پایان تحصیل برادران یا خواهرانشان به مدرسه رفتن ادامه دهند، اجازه‌ی تحصیل بدهند. از این رو هیچ گزینه‌ای برای آن‌ها باقی نمانده، جز این که با شروع کردن زودهنگام کار به خانواده در همه‌ی هزینه‌ها کمک کنند. در برخی خانواده‌ها این روش با این که موفقیت کمی در آن حاصل می‌شود، بهتر عمل می‌کند؛ اما به دلیل کنترل نشدن نرخ جمعیت، این الگو ادامه می‌یابد. در هر کشوری با توجه به طرح اضطراری خود در زمینه‌ی تمدید آموزش رایگان، سیاست‌های مختلفی وجود دارد؛ اما به دلیل افزایش جمعیت، بودجه‌ی این امر نمی‌تواند نیاز کل و گسترده آموزش را پوشش دهد. این امر به‌ویژه در کشورهای جهان سوم و کشورهایی که بخشی از فقیرترین اقشار هستند، صادق است.

پیشنهاد مطالعه: لکچر انگلیسی درباره فقر

  1. Mindset about Education

۹. طرز فکر در مورد تحصیل

This is more on individual choices. Some people choose to forego education because of belief, and principles that have been inculcated to them either by parents, religion, and those around them. There are people who do not seem to feel the value of education in their lives because of contentment. We cannot force people to accept the importance of early education, and completing a course, since it lies on what the person believes, and stands for. There is a ratio of people who feel that they can live a normal life if they would just work harder, but to some, it is less significant for them to study if they are not properly fed. Others still practice the notion that women still have to stay at home, and only men could take advantage of what education can give and offer. Despite the contemporary changes that the world undertakes, there are still people who are still living in traditional scope, and cannot shun away that principle that is planted to their minds.

این بیشتر در مورد انتخاب‌های فردی است. برخی از افراد به دلیل اعتقاد و اصولی که توسط والدین، مذهب و اطرافیانشان به آن‌ها تلقین شده است، تحصیل را کنار می‌گذارند. افرادی هستند که به نظر می‌رسد ارزش تحصیل در زندگی خود را به دلیل رضایت احساس نمی‌کنند. ما نمی‌توانیم مردم را مجبور کنیم که اهمیت آموزش اولیه و تکمیل یک دوره را بپذیرند؛ زیرا این موضوع بر اساس آنچه فرد باور دارد و اصولی که پای آن ایستاده، نهفته است. نسبتی از افراد وجود دارند که احساس می‌کنند اگر سخت‌تر کار کنند، می‌توانند یک زندگی عادی داشته باشند، اما برای برخی، اگر به‌درستی تغذیه نشده باشند، مطالعه برایشان اهمیت کمتری خواهد داشت. برخی دیگر هنوز این ایده را اجرا می‌کنند که زنان همچنان باید در خانه بمانند و فقط مردان می‌توانند از آنچه تحصیل و آموزش ارائه می‌دهد، استفاده کنند. علیرغم تغییرات معاصری که جهان متحمل می‌شود، همچنان افرادی هستند که هنوز در محدوده‌ی سنتی زندگی می‌کنند و نمی‌توانند از آن اصلی که در ذهنشان کاشته شده است دوری کنند.

لکچر انگلیسی درمورد بی‌سوادی با ترجمه‌ی فارسی.jpg

  1. Geographical Factors

۸. عوامل جغرافیایی

This is another considerable factor because there are people who would want to pursue education, but their location or places where they live limit them to have free access to it. Yes, it is true that there are volunteer teachers who are being assigned in those remote areas like mountains, and other places which are hard to reach wherein transportation and limited especially infrastructure development, and building of new schools are not possible. In fact, some would have to go downtown and travel for hours so they could get to see the city and the world. As much as the world revolves, and accepts changes, there are places on earth which are secluded in different countries that have not yet seen the real breakthrough of technology because of the lack of tools in reaching them. In fact, some have died already without even knowing how to use mobile phones, and even seeing a real computer. This is one of the reality bites, but collective efforts must be made not just by leaders of the country, but they should be one in finding ways to reach these people.

این یک عامل قابل توجه دیگر است؛ زیرا افرادی وجود دارند که مایل به ادامه‌ی تحصیل هستند، اما موقعیت یا مکان زندگی آن‌ها دسترسی رایگان به آن را محدود می‌کند. بله، درست است که معلمان داوطلبی وجود دارند که در آن مناطق دورافتاده مانند کوه‌ها و مکان‌های دیگر که دسترسی به آن‌ها سخت است و امکان حمل و نقل و توسعه زیرساخت‌های محدود و ساخت مدارس جدید وجود ندارد، تدریس کنند. در واقع، برخی افراد باید به مرکز شهر بروند و ساعت‌ها سفر کنند تا بتوانند شهر و جهان را ببینند. به همان اندازه که دنیا می‌چرخد ​​و تغییرات را می‌پذیرد، مکان‌هایی روی زمین در کشورهای مختلف وجود دارند که کم‌جمعیت و خلوت است و به دلیل کمبود ابزار برای دستیابی به آن‌ها، هنوز پیشرفت واقعی فناوری را به خود ندیده‌اند. در واقع، برخی افراد حتی بدون این که بدانند چگونه از تلفن همراه استفاده کنند و حتی یک کامپیوتر واقعی را ببینند، جان خود را از دست داده‌اند. این یکی از حقایق تلخ است؛ اما نه‌تنها باید از سوی رهبران کشور، تلاش جمعی صورت گیرد، بلکه باید در یافتن راه‌هایی برای رسیدن به این افراد، یکی و متحد باشند.

  1. Cultural Influences

۷. تاثیرات فرهنگی

The kind of culture and definition being set here is the kind of study habits which are established at home. Indeed home is the best place to develop liking, yearning, and hungering to learn new things. Little kids learn everything like talking, and even basic manners at home. There are things that cannot be taught in school, but are being adapted because most of the things that they observe and mimic are because of the behavior and good traditions that must be established at home.

نوع فرهنگ و تعریفی که در اینجا ارائه می‌شود، نوعی عادات مطالعه است که در خانه ایجاد می‌شود. در واقع خانه بهترین مکان برای ایجاد علاقه، شور و اشتیاق برای یادگیری چیزهای جدید است. بچه‌های کوچک همه چیز مانند صحبت کردن و حتی آداب اولیه را در خانه یاد می‌گیرند. چیزهایی وجود دارد که در مدرسه نمی‌توان آن‌ها را آموزش داد؛ اما بچه‌ها در حال انطباق هستند زیرا بیشتر مواردی که مشاهده و تقلید می‌کنند به دلیل رفتار و سنت‌های خوبی است که باید در خانه ایجاد شود.

Things that need correction could be authoritatively done by parents, and adults who are in supervision. However, if kids will not see any interest at home from their parents, they will not likely develop the desire to study, and be serious if time comes that they have to be sent to school. This is the kind of culture that must be developed in the four corners of our home. Parents have the primary role in inculcating the value of education to them, by showing it through examples like reading books which can be shared to their kids, and buying educational stuff if possible. It’s drawing the line to the family traditions that would become a permanent culture that would encourage learning.

کارهایی که نیاز به اصلاح دارند می‌توانند به طور مقتدرانه توسط والدین و بزرگسالانی که سرپرست هستند انجام شوند. با این حال، اگر بچه‌ها هیچ علاقه‌ای در خانه از والدین خود نبینند، احتمالا تمایلی به پیشرفت در مطالعه پیدا نمی‌کنند و اگر زمان فرستاده شدن به مدرسه فرا برسد، آن را جدی نخواهند گرفت. این نوعی فرهنگ است که باید در چهار گوشه‌ی خانه‌ی ما توسعه یابد. والدین نقش اصلی را در القای ارزش آموزش به بچه‌ها با نشان دادن آن از طریق مثال‌هایی مانند خواندن کتاب‌هایی که می‌توان برای فرزندان هم به اشتراک گذاشت و خرید وسایل آموزشی در صورت امکان، اجرا کنند. این خط کشیدن بر سنت‌های خانوادگی است که تبدیل به یک فرهنگ دائمی می‌شود و یادگیری را تشویق می‌کند.

پیشنهاد مطالعه: لکچر انگلیسی درباره فرهنگ

  1. Lack of Funds

۶. کمبود بودجه

On this part, it does not refer to the financial abilities of an individual or family to send their family members to school when the right time comes. It refers solely to the funds that the government has to the area of jurisdiction. There are countries that cannot really sufficiently divide a specific budget at all in one area of concern since there are other factors to be considered as well like health, infrastructure projects, social welfare, and others. The proper and honest utilization of it is another factor to be considered which is more of an internal affair that cannot be qualified in a prejudiced way. In fact, there are still undeveloped countries that have huge debt from the World Bank, and cannot really sustain the basic need for education especially in building new facilities, and school buildings.

در این قسمت، کمبود بودجه به توانایی مالی فرد یا خانواده اشاره نمی‌کند که در زمان مناسب اعضای خانواده‌ی خود را به مدرسه بفرستند. بلکه صرفا به بودجه‌ای که دولت در حوزه‌ی قدرت قانونی خود دارد اشاره می‌کند. کشورهایی هستند که واقعا نمی‌توانند بودجه‌ی خاصی را به اندازه‌ی کافی در یک حوزه‌ی مورد توجه تقسیم کنند، زیرا عوامل دیگری مانند بهداشت، پروژه‌های زیربنایی، رفاه اجتماعی و موارد دیگر نیز وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند. استفاده‌ی درست و صادقانه از آن بودجه عامل دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد که بیشتر یک امر داخلی است و نمی‌توان آن را به روشی متعصبانه سنجید. در واقع، هنوز کشورهای توسعه‌نیافته‌ای وجود دارند که بدهی هنگفتی به بانک جهانی دارند و نمی‌توانند نیاز اساسی به آموزش را به‌ویژه در ساختن امکانات جدید و ساختمان‌های مدارس تامین کنند.

  1. Individual Disability

۵. معلولیت فردی

Again, this is another leading cause of illiteracy in the world because there are individually challenged students where needs must be met based on the classified learning abilities that must be set by special schools. It does not mean that if a person is enrolled in a special school that they are less important, but it is genetically detected wherein a different kind of curriculum and attention must be laid out. This can be detected early on by parents as they begin to expose their kids to simple activities which could prepare them for the real school environment. Otherwise, if finances are sufficient, you could avail for some tests for your kid so that a professional could evaluate understanding, cognizance, and other factors in determining learning disability. Hence, there are schools that specially cater to this type of concerns, but again, financial resources must be considered as well.

باز هم، این یکی دیگر از دلایل اصلی بی‌سوادی در جهان است، زیرا دانش‌آموزانی وجود دارند که به طور جداگانه به چالش کشیده می‌شوند و نیازهای آن‌ها باید بر اساس توانایی‌های یادگیری طبقه‌بندی‌شده‌ای که توسط مدارس خاص تنظیم می‌شود، برآورده شوند. این بدان معنا نیست که اگر فردی در یک مدرسه‌ی خاص ثبت‌نام کرده باشد، اهمیت کمتری دارد، بلکه از نظر ژنتیکی تشخیص داده می‌شود که در آن نوع مدرسه برنامه‌ی درسی و توجه دیگری باید در نظر گرفته شود. این را می‌توان از همان ابتدا توسط والدین تشخیص داد، زیرا آن‌ها شروع به قرار دادن فرزندان خود در معرض فعالیت‌های ساده می‌کنند که می‌تواند آن‌ها را برای محیط واقعی مدرسه آماده کند. در غیر این صورت، اگر از لحاظ اقتصادی صلاحیت داشته باشید، می‌توانید از تست‌هایی برای فرزندتان استفاده کنید تا یک متخصص بتواند درک، آگاهی و سایر عوامل را در تعیین ناتوانی یادگیری او ارزیابی کند. از این رو، مدارسی وجود دارند که به طور ویژه به این نوع دغدغه‌ها رسیدگی می‌کنند؛ اما باز هم باید منابع مالی را هم در نظر گرفت.

Another type of learning disability is not really associated with genetic functions, but because of the slow learning because of some distractions to cope with it. They need time for them to go on the same pacing that other students of their age go. At times, this type of student would decide to just study because of pressure, and an inferior feeling that already developed in them that they are not as smart as their classmates or friends. This is where the support of the parents and kids must be made without making them feel that they are nothing or worthless.

نوع دیگری از ناتوانی یادگیری به طور واقعی با عملکردهای ژنتیکی مرتبط نیست، بلکه به دلیل کندی یادگیری به خاطر کنار آمدن با برخی عوامل حواس‌پرتی است. آن‌ها به زمان نیاز دارند تا با همان سرعتی که سایر دانش‌آموزان هم سن و سال خود پیش می‌روند، حرکت کنند. گاهی اوقات، این نوع از دانش‌آموزان فقط به دلیل فشار و احساس حقارتی که قبلا در آن‌ها ایجاد شده که به‌اندازه‌ی همکلاسی‌ها یا دوستان خود باهوش نیستند، تصمیم می‌گیرند درس بخوانند. اینجاست که والدین باید از فرزندان حمایت کنند بدون این که آن‌ها احساس کنند که پوچ یا بی‌ارزش هستند.

  1. Rate of Emigration

۴. نرخ مهاجرت

Because of growing employment opportunities and career growth offshore, there is a high ratio of families who have migrated to other developed countries like the United States and Canada. Hence, it greatly affects children to make adjustments not just to the culture, customs, and traditions, especially the language. It is true there are still higher percentages of successful people who have finished a course, and find the best suited job for them, but beyond this rate, there are people who are suffering the mockery and adjustment that the countries have set to their minds. Because of multiculturalism wherein they become exposed to experience racial discrimination, mockery, and inequality of all sorts.

به دلیل افزایش فرصت‌های شغلی و رشد حرفه‌ها در خارج از کشور، نسبت خانواده‌هایی که به سایر کشورهای توسعه‌یافته مانند ایالات متحده آمریکا و کانادا مهاجرت کرده‌اند، زیاد است. از این رو، به شدت بر کودکان تاثیر می‌گذارد که نه‌تنها فرهنگ، آداب و رسوم، و سنت‌ها، بلکه به‌ویژه زبان خود را نیز اصلاح کنند. درست است که هنوز درصد بیشتری از افراد موفق هستند که دوره‌ای را به پایان رسانده‌اند و بهترین شغل را برای خود پیدا می‌کنند، اما فراتر از این میزان، افرادی هستند که از تمسخر و اصلاحاتی که کشورها در ذهنشان ایجاد کرده‌اند، رنج می‌برند. آن‌ها به دلیل چندفرهنگی بودنشان، در معرض هر نوعی از تبعیض نژادی، تمسخر و نابرابری قرار می‌گیرند.

پیشنهاد مطالعه: لکچر انگلیسی درباره مهاجرت

لکچر انگلیسی دررابطه با بی‌سوادی با ترجمه‌ی فارسی.jpg

  1. Preference to Work over Education

۳. ترجیح کار بر تحصیل

It happens in any country especially if one has experienced the feeling of earning something for him or her out of her or his hard work would just forego or forget the need of completing an education. There are various reasons why some would work at an early age, but the majority of them is because of lack of financial resources. Hence, some would just work temporarily to save some money, but when one becomes used to the scope of the job, the desire to continue studying leaves their hearts. Others would rather choose working than to face piles of books. Hence, it’s a common knowledge that work does not guarantee stable financial income, this is the reason that one needs to avail and complete a course in order to progress not just on the kind of job that he or she would choose in the future.

این موضوع در هر کشوری اتفاق می‌افتد؛ مخصوصا اگر فردی احساس به دست آوردن چیزی را تجربه کرده باشد یا به‌خاطر کار سختش نیاز به تکمیل تحصیلات را نادیده بگیرد یا فراموش کند. دلایل مختلفی وجود دارد که چرا برخی از آن‌ها در سنین پایین کار می‌کنند؛ اما اکثر آن‌ها به دلیل کمبود منابع مالی این کار را می‌کنند. از این رو، برخی فقط به طور موقت کار می‌کنند تا مقداری پول پس‌انداز کنند؛ اما زمانی که افراد به محدوده‌ی کار عادت می‌کنند، میل به ادامه‌ی تحصیل از دلشان خارج می‌شود. دیگران ترجیح می‌دهند کار کنند تا این که با انبوهی از کتاب‌ها روبه‌رو شوند. از این رو، این یک دانش عمومی است که کار، درآمد مالی پایدار را تضمین نمی‌کند، این دلیلی است که فرد باید از یک دوره استفاده کند و آن را تکمیل کند تا فقط در آن نوع شغلی که در آینده انتخاب می‌کند پیشرفت نکند، [بلکه در مسائل دیگر نیز دانش کسب کند تا به درآمد پایدارتری برسد.]

  1. Poor Implementation of Educational Programmes

۲. اجرای ضعیف برنامه‌های آموزشی

This is the common problem of some school institutions and government agencies that are actually assigned to oversee and supervise the major educational programmes in their countries. It is a typical scenario and complains that there is a high ratio of unsupervised programmes in most of the schools.

این مشکل رایج برخی از موسسات و سازمان‌های دولتی است که در واقع وظیفه‌ی نظارت و سرپرستی بر برنامه‌های آموزشی عمده در کشورهای خود را بر عهده دارند. این یک سناریوی معمولی است و از این که نسبت بالایی از برنامه‌های آموزشی بدون نظارت در اکثر مدارس وجود دارد، شکایت می‌کند.

Moreover, there are also existing problems that have been the cause of educational disintegration, but have not been discussed. If all situations will be listed down, and everyone would just sit down into it and make a unified and balanced effort regardless of personal circumstances, there are no problems that cannot be broken down, if it’s for the benefit of the young generation and the generations to come. If additional teachers are needed, find ways to solve it, if funds are not sufficient, find resources, and other resolve that can be discussed by leaders, and people who are concerned about the growing number of illiteracy in the world.

علاوه بر این، مشکلاتی نیز وجود دارد که باعث از‌هم‌گسیختگی آموزشی شده؛ اما در مورد آن صحبتی نشده است. اگر همه‌ی موقعیت‌ها فهرست شوند و همه صرف‌نظر از شرایط شخصی، فقط روی آن کار کنند و یک تلاش واحد و متعادل انجام دهند که به نفع نسل جوان و نسل‌های آینده باشد، هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت که قابل تجزیه و حل نباشد. اگر به معلمان بیشتری نیاز است، راه‌هایی برای حل آن بیابید، اگر بودجه کافی نیست، منابع و تصمیمات دیگری را بیابید که می‌تواند توسط رهبران و افرادی که نگران افزایش تعداد بی‌سوادی در جهان هستند، اتخاذ شود.

  1. Economic Condition

۱. شرایط اقتصادی

Economic condition or in layman’s terms poverty is the major root cause of illiteracy in the world. How can someone study if he or she needs to fill her stomach first, and he or she can do it, if he or she stops going to school, and starts working. This is the ironic situation of most of the people who are at the very edge of the poverty line, but have no choice, but to continue living, by working in order to live for a day or two. It’s the same reason why the pattern is being passed on because when children are not properly educated, they are the ones who are vulnerable to commit crimes, contribute to early pregnancy, and of course, boom up the population rate by marrying early. These are all correlated, but the root cause of it is lack of education or illiteracy. As it has been stated and elucidated in one of the adages, if you want to save the world, you have to educate the minds first.

وضعیت اقتصادی یا به تعبیر عامیانه فقر، عامل اصلی بی‌سوادی در جهان است. چگونه یک نفر که اول باید شکمش را پر کند، می‌تواند تحصیل کند و او فقط در صورتی می‌تواند شکمش را پر کند که مدرسه نرود و شروع به کار کند. این وضعیت طعنه‌آمیز اکثر مردمی است که در لبه‌ی خط فقر قرار دارند؛ اما چاره‌ای جز ادامه‌ی زندگی ندارند تا مدتی زندگی کنند. این همان دلیل است که چرا این الگو همچنان در حال ادامه یافتن است؛ زیرا وقتی کودکان به‌درستی آموزش نمی‌بینند در معرض ارتکاب جرم قرار می‌گیرند، به بارداری زودهنگام کمک می‌کنند و البته با ازدواج زودهنگام نرخ جمعیت را افزایش می‌دهند. این‌ها همه با هم مرتبط است، اما علت اصلی آن فقدان تحصیلات یا بی‌سوادی است. همانطور که در یکی از ضرب‌المثل‌ها بیان و توضیح داده شده که اگر می‌خواهید دنیا را نجات دهید، ابتدا باید ذهن‌ها را تربیت کنید.

اپلیکیشن زبانشناس

اگر می‌خواهید فقط با یک موبایل به تمام دوره‌ها و ابزارهای مورد نیاز خود برای یادگیری زبان انگلیسی دسترسی داشته باشید، همین حالا اپلیکیشن زبان‌شناس را نصب کنید. اپلیکیشن زبانشناس، با امکانات شگفت‌انگیز خود مسیر یادگیری را برایتان راحت‌تر از همیشه کرده است. دوره‌های آموزش زبان انگلیسی در سطوح مختلف، آموزش گرامر، لغات ضروری، جعبه‌ی لایتنر زبانشناس، یادگیری زبان با موسیقی و فیلم و… فقط بخشی از امکانات ویژه‌ی اپلیکیشن زبانشناس است. همین حالا آن را دانلود و نصب کنید تا لذت یادگیری زبان انگلیسی در شما ایجاد شود.

سخن پایانی

همانطور که در این لکچر انگلیسی بیان شد، بی‌سوادی می‌تواند منجر به عواقب ناگواری شود که جامعه را در یک چرخه‌ی معیوب نگه می‌دارد. برای پیشرفت جامعه در حوزه‌ی آموزش و آگاهی، علاوه‌بر تلاش دولتمردان، به تلاش افراد جامعه هم نیاز است. هر قدم کوچکی در راستای ارتقاء سواد و آموزش جامعه، قطعا به‌مرور باعث پیشرفت خواهد شد. راستی راهکار شما برای مواجهه با بی‌سوادی چیست؟

پیشنهاد مطالعه: لکچر انگلیسی درباره آموزش