کاربرد و معنی act out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربرهای مختلف act out آشنا شوید.

act out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی act out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی act out

به طور خلاصه ترجمه act out در فارسی به معانی زیر است:

کنش‌نمایی کردن؛

برون‌ریزی کردن؛

تخلیه هیجانی کردن؛

و غیره

کاربرد act out

برای اشاره به برون‌ریزی کردن به انگلیسی می‌توانید از فعل act out استفاده کنید. فعل عبارتی act out به این اشاره دارد که احساسات خود را از طریق اقدامات یا کلام خود بروز می‌دهید. در حوزه روان‌پزشکی و روان‌شناسی به این عمل تخلیه هیجانی کردن می‌گویند. در واقع شما با استفاده از فعل دو قسمتی act out به برون‌ریزی و کنش‌نمایی کردن اشاره می‌کنید. این فعل نیز در زمره phrasal verbs است که به مفعول نیاز دارد و مفعول آن پس از حرف اضافه out می‌آید. نمی‌توان بین فعل act و حرف اضافه out واژه دیگری بیاوریم. گاهی از act out به معنای به عرصه ظهور درآوردن و یا به نمایش گذاردن نیز استفاده می‌کنیم. در ادامه با ذکر چند مثال شما را با کاربرد و نقش این فعل در جمله آشنا خواهیم کرد.

فعل عبارتی act out یک فعل باقاعده است که حالت گذشته و شکل سوم آن به صورت acted out نوشته می‌شود. به صورت کلی این فعل به بروز دادن احساسات، به عرصه ظهور رساندن و یا به نمایش گذاشتن احساسات و برون‌ریزی کردن آن‌ها اشاره دارد. گاهی از این فعل برای بیان ادا یا نمایش چیزی را درآوردن نیز استفاده می‌شود.

مثال برای فعل act out

· This kindergarten is a good place for children to act out their fantasies.

این مهد کودک مکان خوبی برای بچه‌هاست که فانتزی‌های خود را بروز دهند.

· That boy tried to act out his love by buying her flowers.

اون پسر سعی کرد عشقش را با خرید گل برای آن دختر بروز دهد.

· Can you act out this scene without speaking?

می‌توانی بدون صحبت کردن این صحنه را به نمایش بگذاری؟

· We want to act out the story of the fox and the crow.

می‌خواهیم داستان روباه و کلاغ را به نمایش درآوریم. (می‌خواهیم ادای داستان روباه و کلاغ را درآوریم)

· He has acted out his beliefs since he was a teenage boy.

از زمانی که یک پسر نوجوان بود، باورهایش را بروز می‌داد.

· Children act out their fear, love, distress and all other feelings easily.

بچه‌ها ترس، عشق، تنفر و تمام احساسات دیگر را به سادگی برون‌ریزی می‌کنند.