کاربرد و معنی dig up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف dig up آشنا شوید.

dig up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی dig up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی dig up

به طور خلاصه ترجمه dig up در فارسی به معانی زیر است:

حفر کردن؛

درآوردن؛

کشف کردن؛

و غیره

کاربرد dig up

اگر چیزی را از طریق حفاری از زیر زمین بیرون بکشید؛ می‌توانید از فعل dig up برای بیان آن استفاده کنید. البته کاربرد dig up به همین مورد ختم نخواهد شد. این فعل که جزو گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است معمولا به صورت dig something or someone up در جملات استفاده می‌شود. معنی dig up به فارسی معادل خواهد بود با:

· (زمین) بیل زدن، زیرورو کردن، حفر کردن و یا شخم زدن؛

· (درخت) کندن و یا درآوردن؛

· در مورد چیزهای قیمتی و غیره: (از زیر زمین) پیدا کردن، کشف کردن و یا درآوردن؛

· (خبر پنهانی، راز، سرّ و غیره) برملا کردن، پرده‌برداری کردن و یا آفتابی کردن.

با توجه به معانی مختلفی که فعل dig up دارد؛ در ادامه چندین مثال به شما ارائه خواهیم داد تا بهتر با کاربرد و معنای آن در جمله آشنا شوید. فعل عبارتی dig up جزو گروه افعال بی‌قاعده انگلیسی است که زمان گذشته و حالت کامل آن dug up خواهد بود. اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری آن نیز digging up می‌شود.

مثال برای فعل dig up

· It's time we dug up those potatoes.

وقت آن است که آن سیب‌زمینی‌ها را از زیر زمین درآوریم.

· They're digging up the road outside to fix a faulty water main.

آن‌ها در حال حفر کردن جاده بیرون هستند تا یک لوله آب معیوب را تعمیر کنند.

· I've been doing some research on our family history and I've dug up some interesting information.

در حال تحقیق درمورد تاریخچه خانواده‌مان بودم و پرده از اطلاعات جالبی برداشتم. (اطلاعات جالبی کشف کردم).

· The firm hired a private detective to dig up information on the former supervisor.

شرکت یک کارآگاه خصوصی را برای برملا کردن اطلاعات ناظر سابق استخدام کرد.

· I dug up a carpenter who doesn’t charge very much.

نجاری را پیدا کردم که هزینه زیادی دریافت نمی‌کند.