در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی dish out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی dish out
به طور خلاصه ترجمه dish out در فارسی به معانی زیر است:
توزیع کردن؛
سرو کردن غذا؛
و غیره
کاربرد dish out
اگر چیزی را بین افرادی تقسیم و یا توزیع کنید؛ میتوانید از فعل dish out برای بیان این کار استفاده کنید. فعل dish out جزو گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت dish something out در جملات استفاده میشود. از نظر معانی این فعل میتواند در فارسی با موارد زیر همخوانی داشته باشد:
· تقسیم کردن، توزیع کردن، منتشر کردن، قسمت کردن و یا بذل و بخشش کردن؛
· (غذا) کشیدن، سِرو کردن و یا دادن؛
علاوه بر موارد فوق، اصطلاح dish it out در محاوره، عامیانه و یا حالت informal و غیررسمی میتواند به معنای چرت و پرت گفتن، بیفکر سخن گفتن، پاچه گرفتن و یا به همه پریدن باشد. در ادامه با بیان مثالهای مختلف و ترجمه آنها به شما کمک میکنیم تا بهتر با معنی و کاربرد این فعل در جمله آشنا شوید.
فعل dish out یکی از افعال باقاعده زبان انگلیسی است که زمان گذشته و حالت کامل آن با افزودن ed به انتهای فعل ایجاد میشود و به صورت dished out در جملات استفاده میشود. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری این فعل نیز dishing out خواهد بود.
مثال برای فعل dish out
· He can dish it out with them, but he can't take it.
او میتونه به همه آنها بپره (پاچه همه رو بگیره) اما نمیتونه اینو برای خودش تحمل کنه.
· I’ll dish the food out, and you take it to the table.
من غذا را سرو خواهم کرد و شما آن را سر میز ببرید.
· Careful how you dish out the mashed potatoes. There may not be enough.
مراقب نحوه تقسیم کردن (سرو کردن) پوره سیبزمینی باشید. ممکنه کافی نباشه.
· The press secretaries were dishing reports out as fast as they could write them.
دبیران مطبوعات به محضی که بتوانند اخبار را بنویسند؛ آن را منتشر میکنند.
· The company dishes out propaganda on a regular basis.
این شرکت به طور منظم تبلیغات منتشر میکند (توزیع میکند).
· He's very keen to dish out criticism.
او بسیار مشتاق است که بدون فکر انتقاد کند.