کاربرد و معنی divide up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف divide up آشنا شوید.

divide up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی divide up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی divide up

به طور خلاصه ترجمه divide up در فارسی به معانی زیر است:

تقسیم کردن؛

توزیع کردن؛

و غیره

کاربرد divide up

اگر با تقسیم کردن چیزی به قسمت‌های کوچک‌تر کاری کنید که همه سهمی در آن چیز داشته باشند؛ برای این منظور می‌توانید از فعل divide up به انگلیسی استفاده کنید. فعل divide up در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت divide something up در جمله استفاده می‌شود. در فارسی این فعل می‌تواند به معنای تقسیم کردن، توزیع کردن، قسمت کردن و یا سرشکن کردن باشد. شما می‌توانید این فعل را با حرف اضافه among و between نیز به کار ببرید. در این حالت، divide something up between someone به معنی قسمت کردن چیزی بین (معمولا بین دو نفر) خواهد بود. و divide something up among someone به معنی قسمت کردن چیزی بین (معمولا بیش از دو نفر) است. در ادامه با ذکر مثال‌های مختلف متوجه نحوه استفاده و معنی این فعل در جملات خواهید شد.

فعل عبارتی divide up یکی از افعال باقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته باید از ed برای آن استفاده کنیم. از آن‌جایی که divide به حرف e ختم می‌شود؛ کافیست حرف d را به انتهای آن افزوده و به صورت divided up از آ استفاده کنید. اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری این فعل نیز dividing up خواهد بود.

مثال برای فعل divide up

· The idea of dividing up the country into four sectors was so great.

ایده تقسیم کردن کشور به چهار بخش؛ بسیار عالی بود.

· Please divide this up between the visitors.

لطفا این را بین بازدیدکنندگان توزیع کن. (احتمالا دو بازدیدکننده هستند)

· Cut the birthday cake and divide it up among all the party guests.

کیک تولد را برش بدهید و آن را بین همه مهمانان قسمت کنید. (احتمالا بیش ار دو مهمان هستند).

· Please divide up this pie between the children.

لطفا این کیک را بین بچه‌ها تقسیم کنید. (توزیع کنید).

· I think we should divide up the costs equally among us.

فکر می‌کنم باید هزینه‌ها را به طور مساوی بین خودمان سرشکن کنیم. (تقسیم کنیم).