در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی draw out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی draw out
به طور خلاصه ترجمه draw out در فارسی به معانی زیر است:
طولانی کردن؛
برداشت کردن؛
درآوردن؛
روی کسی را باز کردن؛
و غیره
کاربرد draw out
اگر بحث، ملاقات و یا هر مورد دیگری، بیش از حد معمول و یا آنچه که ضرورت دارد کش داده شده و طولانی شود؛ فعل draw out را میتوانیم برای بیان این مورد استفاده کنیم. فعل draw out جزو گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت draw someone or something out در جملات مورد استفاده قرار میگیرد. این فعل در فارسی معادل موارد زیر خواهد بود:
· (روز) بلند شدن، طولانی شدن؛
· (دستمال، کیف و غیره) درآوردن؛
· (پول) کشیدن، برداشت کردن و یا خارج کردن؛
· (تقشه، راز و غیره) بیرون کشیدن و یا درآوردن؛
· روی کسی را باز کردن، یخ کسی را آب کردن، کسی را خودمانی کردن ؛
· استخراج کردن ؛
· (فلز) مفتول کردن و یا به صورت سیم درآوردن؛
· (سیم) درست کردن و یا کشیدن؛
· (بحث، ملاقات، غذا و غیره) طول دادن، طولانی کردن و یا کِش دادن.
با توجه به کاربردها و معانی مختلفی که فعل draw out دارد؛ در ادامه به شما مثالهایی ارائه خواهیم داد تا بهتر متوجه معنی و کاربرد این فعل در جمله شوید.
فعل عبارتی draw out جزو گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی است که زمان گذشته آن drew out بوده و حالت کامل و یا شکل سوم آن نیز drawn out خواهد بود. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز drawing out میشود.
مثال برای فعل draw out
· He drew the cork out of the bottle.
او چوبپنبه را از بطری بیرون کشید. (خارج کرد؛ درآورد).
· Can I draw 60 dollars out of my account?
میتوانم 60 دلار از حسابم خارج کنم؟ (برداشت کنم؟)
· The company has been drawing gas and oil out of the rich ground for 60 years.
این شرکت 60 ساله که نفت و گاز را از زمین غنی استخراج میکند. (خارج میکند).
· This meal was drawn out over four hours.
این وعده غذایی بیش از چهار ساعت طول داده شد.
· The teacher was an expert at drawing out the children.
معلم در آب کردن یخ بچهها حرفهای بود.
· Stop drawing out the proceedings.
از طولانی کردن روند رسیدگی جلوگیری کنید.
· The director drew the meeting out for another hour.
مدیر، جلسه را یک ساعت دیگر کش داد. (طول داد)