در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی drop out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی drop out
به طور خلاصه ترجمه drop out در فارسی به معانی زیر است:
از مسابقه کنار کشیدن؛
ترک تحصیل کردن؛
عزلت گزیدن؛
منصرف شدن؛
و غیره
کاربرد drop out
اگر پیش از اتمام دورهای تحصیلی و یا مطالعاتی آن را رها کرده و کنار بگذارید؛ میتوانید از فعل drop out برای بیان آن استفاده کنید. البته که کاربرد و معنی drop out به همین مورد ختم نخواهد شد. این فعل در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که در فارسی میتواند معانی مختلفی از جمله موارد زیر را داشته باشد:
· از مسابقه کنار کشیدن، از دور رقابت خارج شدن و یا مسابقه را ترک کردن؛
· (از کار و غیره) خود را کنار کشیدن، منصرف شدن و یا اعلام انصراف کردن؛
· (از جایی) بیرون انداختن و یا بیرون افتادن؛
· (دانشجو و یا محصل) ترکِ تحصیل کردن؛
· (از جامعه و یا جمع) کناره گرفتن، گوشه گرفتن و یا عزلت گزیدن.
با توجه به معانی متعددی که فعل drop out به فارسی و انگلیسی دارد؛ برای درک بهتر شما، در ادامه مثالهای مختلفی از نحوه استفاده این فعل در جمله را بیان خواهیم کرد.
فعل عبارتی drop out هم در گروه افعال بیقاعده قرار میگیرد و هم در لیست افعال باقاعده. هم برای تبدیل آن به زمان گذشته و کامل به ed نیاز داریم و هم باید شکل فعل را اندکی تغییر داده و یک p دیگر به انتهای آن بیفزاییم. پس در نهایت، زمان گذشته و حالت کامل این فعل dropped out خواهد شد و اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری آن نیز dropping out میشود.
مثال برای فعل drop out
· He couldn't afford the membership dues and had to drop out.
او توانایی پرداخت حق عضویت را نداشت و مجبور شد انصراف بدهد.
· She planned to drop out from college for a year.
او تصمیم داشت یک سال از دانشگاه کنارهگیری کند. (یک سال ترک تحصیل کند).
· The pens dropped out of the bag.
خودکارها از کیف بیرون افتادند.
· Sally dropped out of school for some unknown reason.
سالی به دلایل نامعلومی از مدرسه ترک تحصیل کرد. (مدرسه را رها کرد).
· He dropped out of the race after two laps.
او پس از دو دور، از مسابقه کنار کشید. (از دور مسابقات کنارهگیری کرد).
· After his failure in the election, he dropped out and never came back to the society again.
پس از شکستش در انتخابات؛ عزلت گزید و دیگر هرگز به جامعه برنگشت.