در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی dry up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی dry up
به طور خلاصه ترجمه dry up در فارسی به معانی زیر است:
خشک شدن؛
ته کشیدن؛
خفه!؛
و غیره
کاربرد dry up
اگر چیزی مثل چاه و یا مخزن آب و غیره ته کشیده و خشک شود؛ میتوانید از فعل dry up برای بیان آن استفاده کنید. البته این تنها کاربرد و معنی dry up نخواهد بود. این فعل که معمولا به صورت dry something up در جملات استفاده میشود؛ یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است. این فعل در فارسی میتواند معادل موارد زیر باشد:
· (رطوبت، چاه، نهر، آب، ظروف، جوش و غیره) خشک شدن، خشک کردن و یا خشکاندن؛
· (گاو) از شیر افتادن و یا از شیر انداختن؛
· (تخیل) خشک شدن؛
· (کمک و غیره) قطع شدن، ته کشیدن و یا تمام شدن؛
· (در حالت عامیانه و یا informal) به معنی ساکت شدن و یا حرف خود را فراموش کردن خواهد بود؛
· از این فعل در حالت امری (Dry up!) میتوانید به معنی خفه! و یا ساکت! نیز استفاده کنید.
از آنجایی که فعل dry up معانی و کاربردهای بسیار متنوعی دارد؛ در ادامه به شما مثالهایی ارائه خواهیم داد که بهتر با جایگاه آن در جمله و معنی دقیق این فعل آشنا شوید.
فعل عبارتی dry up را میتوانید هم به عنوان یک فعل باقاعده درنظر بگیرید و هم به عنوان یک فعل بیقاعده. یعنی برای تبدیل آن به زمان گذشته و حالت کامل باید هم به انتهای آن ed بیفزاییم و هم y را حذف کرده و به جای آن i قرار دهیم. در نهایت میتوانیم از این فعل به صورت dried up استفاده کنیم. حالت استمراری و اسم مصدر (gerund) این فعل نیز drying out خواهد بود.
مثال برای فعل dry up
· Will the hair dryer dry up this mess?
آیا این سشوار این ریختوپاش را خشک میکند؟
· This medicine will dry up your rash in a few days.
این دارو ظرف چند روز جوش شما را خشک خواهد کرد.
· Finally, the water on the track dried up, and the race was able to continue.
بالاخره آب پیست خشک شد و مسابقه تونست ادامه پیدا کنه.
· When will the fields dry up so we can plant?
مزرعه کی خشک خواهد شد که ما بتوانیم کاشت کنیم؟
· Dry up , you jerk!
خفه شو احمق!
· After two collections of short stories, his ability to write fiction dried up.
بعد از دو مجموعه داستان کوتاه، توانایی (تخیل) در داستان نویسیش خشک شد.
· His main source of work had dried up, leaving him short of money.
منبع اصلی کار او تمام شد (ته کشید) و او را با کمبود پول مواجه کرد.