کاربرد و معنی ease off چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف ease off آشنا شوید.

ease off.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی ease off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی ease off

به طور خلاصه ترجمه ease off در فارسی به معانی زیر است:

آرام شدن؛

کم شدن؛

آهسته‌تر شدن؛

و غیره

کاربرد ease off

اگر سعی داشته باشید چیزی را ضعیف‌تر و یا کم قدرت‌تر کنید؛ می‌توانید از فعل ease off برای بیان این مفهوم استفاده کنید. این فعل در لیست phrasal verbs و یا افعال عبارتی انگلیسی جای دارد که معمولا به صورت ease something off در جملات دیده می‌شود. گرچه می‌توانید از آن به صورت ease off something نیز استفاده کنید. از نظر ترجمه معنی ease off به فارسی معادل خواهد بود با:

· آهسته کردن، یواش کردن، شُل کردن، آهسته‌تر کار کردن ؛

· (موقعیت و غیره) آرام شدن؛

· (فشار، ترافیک و غیره) کم شدن، کاهش یافتن؛

· (کار و غیره) آرام‌تر شدن، آهسته‌تر شدن، سبک‌تر شدن؛

· (درد و غیره) خوابیدن، سبک شدن، تخفیف یافتن، کم شدن؛

· (باند پیچی و غیره) آرام باز کردن؛

· (سرپوش و غیره) یواش برداشتن.

شما می‌توانید از این فعل به صورت ease off on someone به معنی کم کردن فشار از روی کسی، راحت گرفتن به کسی، فشار نیاوردن به کسی و یا سخت نگرفتن به کسی نیز استفاده کنید. هم‌چنین می‌توانید ease off from someone or something را به معنی به آرام و با احتیاط از کسی یا چیزی دورشدن استفاده کنید. با توجه به معانی متعددی که فعل ease off دارد؛ در ادامه سعی می‌کنیم با مثال‌های متنوع شما را با کاربرد و جایگاه این فعل در جمله آشنا کنیم.

فعل عبارتی ease off یکی از افعال باقاعده زبان انگلیسی است. یعنی برای تبدیل آن به زمان گذشته، به ed نیاز داریم. فقط باید توجه داشته باشید که چون خود فعل ease به حرف e ختم می‌شود؛ برای تبدیل آن به زمان گذشته و یا حالت کامل تنها کافیست از حرف d استفاده کنید و آن را به صورت eased off در جملات به کار ببرید. هم‌چنین برای حالت استمراری و یا اسم مصدر این فعل نیز می‌توانید از easing off استفاده کنید.

مثال برای فعل ease off

· Ease off on John. He has been yelled at enough today.

به جان سخت نگیر. امروز به اندازه کافی سرش داده کشیده‌اند.

· Tell them to ease up on the horses. They are getting tired.

به آن‌ها بگو روی اسب‌ها فشار نیاورند. آن‌ها دارند خسته می‌شوند.

· At last the rain began to ease off.

بالاخره بارون کم شد.

· Ease off carefully from the deer, so you don’t frighten it.

با احتیاط از گوزن‎ دور شو تا آن را نترسانی.

· The storm seems to have eased off a little.

به نظر می‌رسد طوفان کمی آرام شده است.