کاربرد و معنی embark on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف embark on آشنا شوید.

embark on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی embark on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی embark on

به طور خلاصه ترجمه embark on در فارسی به معانی زیر است:

اقدام کردن؛

آغاز کردن؛

در پیش گرفتن؛

و غیره

کاربرد embark on

اگر اقدام و یا شروع به انجام کاری کرده‌اید که معمولا چالش‌برانگیز و زمان‌بر است؛ می‌توانید برای بیان آن از فعل embark on استفاده کنید. فعل embark on جزو گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی محسوب می‌شود. این فعل معمولا به صورت embark on something نیز در جملات دیده می‌شود و در فارسی به معنای دست زدن به، مبادرت کردن به، اقدام کردن به، دست یازیدن به، شروع کردن، آغاز کردن، اجرا کردن، پرداختن به و یا در پیش گرفتن (کار، معامله، بحث و غیره) خواهد بود. شما می‌توانید از embark upon نیز به جای این فعل استفاده کنید. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که upon حالتی رسمی‌تر داشته و در مکالمات امروزی کم‌تر استفاده می‌شود. در ادامه با بررسی مثال‌هایی که به شما ارائه داده‌ایم؛ می‌توانید با معنی و کاربرد این فعل در جمله بهتر آشنا شوید.

فعل عبارتی embark on در گروه افعال عبارتی باقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیاز دارد. زمان گذشته و حالت کامل این فعل embarked on خواهد بود. و هم‌چنین حالت استمرای و یا اسم مصدر (gerund) آن نیز به صورت embarking on استفاده می‌شود.

مثال برای فعل embark on

· We're embarking on (upon) a new project later this year.

ما اواخر امسال پروژه جدیدی را آغاز می‌کنیم.

· We’ve embarked on an exciting new project.

ما یک پروژه جدید هیجان‌انگیز را به دست گرفته‌ایم. (اقدام به اجرای یک پروژه جدید هیجان‌انگیز کرده‌ایم).

· She graduated in 1962 and embarked on a career as a teacher.

او سال 1962 فارغ‌التحصیل شد به عنوان معلم آغاز به کار کرد.

· They embarked on their journey from Italy.

آن‌ها سفر خود را از ایتالیا شروع کردند.

· When will you embark on your new project?

پروژه جدید خود را کی در پیش خواهید گرفت؟ (کی اجرا خواهید کرد؟)

· I'm ready to embark on (upon) any adventure.

من آماده اقدام کردن به هر ماجرایی هستم. (آماده آغاز هر ماجرایی هستم).