در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی extricate from آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی extricate from
به طور خلاصه ترجمه extricate from در فارسی به معانی زیر است:
رها کردن از؛
نجات دادن از؛
خلاص کردن از؛
و غیره
کاربرد extricate from
اگر سعی کنید کسی را از مکانی خطرناک و یا موقعیتی سخت بیرون بکشید؛ میتوانید از فعل extricate from برای بیان آن استفاده کنید. فعل extricate from از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیشتر جنبه رسمی و یا formal داشته و کمتر در حالت محاوره و صحبت عامیانه مورد استفاده قرار میگیرد. . این فعل معمولا به صورت extricate something or someone from someone or something در جملات دیده و استفاده میشود. از نظر معنایی نیز extricate from به فارسی معادل خواهد بود با رها کردن از، خلاص کردن از، آزاد کردن از، خارج کردن از، بیرون آوردن از و یا نجات دادن از. در ادامه به شما چندین مثال از نحوه استفاده و معنی این فعل در جملات ارائه خواهیم داد.
فعل عبارتی extricate from جزو گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی است. از آنجایی که این فعل به e ختم میشود برای تبدیل آن به زمان گذشته و کامل، دیگر نیاز به ed نداشته و تنها از d استفاده میکنیم. پس زمان گذشته و حالت کامل این فعل به صورت extricated from خواهد بود. همجنین اسم مصدر (gerund) و حالت استمراری این فعل نیز extricating from میشود.
مثال برای فعل extricate from
· I tried to extricate myself from her, but she made it hard for me to get away politely.
سعی کردم خودم را از او خلاص کنم؛ اما مودبانه دور شدن را برایم دشوار کرد.
· I managed to extricate the ring from the vacuum cleaner bag.
توانستم حلقه را از کیسه جاروبرقی خارج کنم. (بیرون بیاورم).
· It took hours to extricate the car from the sand.
ساعتها طول کشید تا ماشین را از شن خارج کنیم. (بیرون بیاوریم، آزاد کنیم).
· I tried to extricate myself from the situation.
سعی کردم خودم را از این وضعیت نجات دهم. (خلاص کنم)
· They need education and other economic opportunities in order to extricate themselves from poverty.
آنها برای رها شدن از فقر، به آموزش و دیگر فرصتهای اقتصادی نیاز دارند.
· At the same time, they could not altogether extricate themselves from their culture.
در همین حال، آنها نمیتوانستند خود را به طور کامل از فرهنگشان رها کنند. (نجات دهند، خلاص کنند).