کاربرد و معنی face up to چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف face up to آشنا شوید.

face up to.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی face up to آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی face up to

به طور خلاصه ترجمه face up to در فارسی به معانی زیر است:

مواجه شدن؛

پذیرفتن؛

و غیره

کاربرد face up to

اگر با موقعیتی دشوار و یا چالش‌برانگیز رویه‌رو شده و بپذیرید که باید در مواجهه با این موقعیت کاری انجام دهید؛ می‌توانید از فعل face up to برای بیان این حالت استفاده کنید. فعل face up to در گروه افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای می‌گیرد و معمولا به صورت face up to something در جملات دیده و استفاده می‌شود. معنی فعل face up to به فارسی معادل با موراد زیر خواهد بود:

  • (خطر، مشکل و غیره) مواجه شدن با، روبه‌رو شدن با؛
  • (واقعیت) قبول کردن، کنار آمدن با و یا پذیرفتن.

در ادامه به شما چندین مثال ارائه خواهیم داد تا هرچه بهتر و بیش‌تر با کاربرد و معنی face up to در جملات آشنا شوید. فعل عبارتی face up to در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی است که تبدیل آن به زمان گذشته و کامل با افزودن ed امکان‌پذیر است.با این حال، از آن‌جایی که فعل face به حرف e ختم می‌شود؛ برای این منظور فقط کافیست که از d استفاده کنیم و آن را به صورت faced up to برای زمان گذشته و کامل در جملات به کار ببریم. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز به صورت facing up to خواهد بود.

مثال برای فعل face up to

Jane had to face up to the possibility of being fired.

جین باید با احتمال اخراج شدن، کنار بیاید. (مواجه شود).

Kate's going to have to face up to the fact that he's not going to marry her.

کیت باید این واقعیت را بپذیرد که او قرار نیست باهاش ازدواج کند. (باید با این واقعیت کنار بیاید که قرار نیست باهاش ازدواج کنه).

I will face up to the responsibility for whatever happens.

من مسئولیت هر اتفاقی که پیش آید را خواهم پذیرفت.

I have finally faced up to the fact that I can't change who he is.

من سرانجام این حقیقت را پذیرفته‌ام که نمی‌توانم او را تغییر دهیم.

We need to face up to that challenge.

ما باید با آن چالش روبه‌رو شویم.