کاربرد و معنی face with چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف face with آشنا شوید.

face with.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی face with آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی face with

به طور خلاصه ترجمه face with در فارسی به معانی زیر است:

مواجه شدن؛

روبه‌رو شدن؛

و غیره

کاربرد face with

اگر با مسئله و یا چالشی مواجه شده‌اید که باید به آن بپردازید؛ می‌توانید از فعل face with برای بیان این موقعیت استفاده کنید. فعل face with یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که معمولا به صورت face someone with something در جملات مورد استفاده قرار می‌گیرد. گرچه می‌توانید از آن به صورت face with something نیز در جملات استفاده کنید. معنی فعل face with به فارسی مواجه کردن با، روبه‌رو کردن با، مقابل کردن با و یا رودررو کردن با خواهد بود. اگر از حالت مجهول آن یعنی to be faced with در جمله استفاده کنید می‌تواند به معنای مواجه شدن با، مقابل شدن با و یا روبه‌رو شدن با باشد. علاوه بر این، می‌توانید از face something with something نیز به معنای پوشاندن سطح چیزی با چیز دیگری و یا نصب کردن چیزی روی چیز دیگری در مکالمات خود استفاده کنید. در ادامه به شما مثال‌های مختلفی ارائه خواهیم داد تا با معنی و کاربرد این فعل در جملات مختلف آشنا شوید.

فعل عبارتی face with جزو گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی است. گرچه افعال باقاعده برای تبدیل شدن به زمان گذشته نیاز به ed دارند؛ اما از آن‌جایی که فعل face به حرف e ختم می‌شود تنها کافیست از حرف d در انتهای آن استفاده کرده تا زمان گذشته و کامل این فعل را ایجاد کنید. پس با این تفاسیر، زمان گذشته و حالت کامل این فعل faced with خواهد بود. هم‌چنین اگر نیاز به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله داشتید می‌توانید از facing with استفاده کنید.

مثال برای فعل face with

When he was faced with the evidence, he admitted it.

وقتی با شواهد مواجه شد؛ آن را پذیرفت.

When I faced him with the evidence, he confessed immediately.

وقتی او را با شواهد روبه‌رو کردم، فورا اعتراف کرد.

The police faced Max with the witness’s story.

پلیس، مکس را با داستان شاهد روبه‌رو کرد.

The CEO was faced with the problem of bringing the bankrupt firm back to profitability

مدیر عامل، با مشکل بازگرداندن شرکت ورشکسته به سودآوری مواجه شد.

You're faced with a very difficult choice there.

شما آن‌جا با یک انتخاب بسیار دشوار روبه‌رو هستید.

We faced the kitchen walls with yellow tile.

ما دیوارهای آشپزخانه را با کاشی زرد پوشاندیم. (روی دیوارهای آشپزخانه کاشی زرد نصب کردیم).

The house was built of wood but faced with brick.

خانه از چوب ساخته شده بود اما سطح آن با آجر پوشانده شده بود. (روی آن آجر نصب شده بود).