کاربرد و معنی fall through چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف fall through آشنا شوید.

fall through.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی fall through آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی fall through

به طور خلاصه ترجمه fall through در فارسی به معانی زیر است:

شکست خوردن؛

بی‌نتیجه ماندن؛

به جایی نرسیدن؛

و غیره

کاربرد fall through

اگر نقشه یا معامله‌ای شکست بخورد و دیگر کار نکند و رها شود؛ می‌توانید فعل fall through را برای آن استفاده کنید. فعل fall through در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای دارد که در فارسی می‌تواند با موارد زیر هم‌خوانی داشته باشد:

(برنامه، طرح، نقشه و غیره) شکست خوردن، نقش بر آب شدن، ناکام شدن، بی‌نتیجه ماندن،سر نگرفتن، با شکست مواجه شدن، عقیم ماندن و یا به جایی نرسیدن.

در ادامه به شما چندین مثال ارائه خواهیم داد تا بهتر بتوانید کاربرد و معنی fall through را به ذهن خود بسپارید. فعل عبارتی fall through در لیست افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل آن به زمان گذشته و کامل نیاز به هیچ قاعده خاصی ندارید و فقط باید آن‌ها را حفظ کنید. زمان گذشته این فعل fell through خواهد بود و حالت کامل و یا شکل سوم آن نیز fallen through می‌شود. هم‌چنین اگر بخواهید از اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن در جمله استفاده کنید؛ می‌توانید falling through را به کار ببرید.

مثال برای فعل fall through

The proposed amendment fell through.

اصلاحیه پیشنهادی با شکست مواجه شد. (شکست خورد).

I hope our plans won't fall through.

امیدوارم نقشه‌هایمان نقش برآب نشود.

Our party for next Saturday fell through.

مهمانی یک‌شنبه هفته آینده ما سرنگرفت. (ناکام ماند).

We found a buyer for our house, but then the sale fell through.

ما یک خریدار برای خانه‌مان پیدا کردیم اما بعدش فروش سر نگرفت. (فروش راه به جایی نبرد).

Our plans to visit fell through at the last minute

برنامه ما برای بازدید؛ در آخرین لحظه ناکام شد.

The sale of the house fell through.

فروش خانه با شکست مواجه شد.