کاربرد و معنی figure out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف figure out آشنا شوید.

figure out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی figure out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی figure out

به طور خلاصه ترجمه figure out در فارسی به معانی زیر است:

سر درآوردن از؛

موفق به فهمیدن چیزی شدن؛

حل کردن؛

کشف کردن؛

و غیره

کاربرد figure out

اگر به دنبال یافتن راه‌حل برای مسئله‌ای و یا پاسخ برای پرسشی باشید؛ می‌توانید از فعل figure out بهره ببرید. هم‌چنین زمانی که می‌خواهید از نحوه کنشگری افراد نیز مطلع شوید؛ می‌توانید این فعل را به کار ببرید. فعل figure out در زمره افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی محسوب می‌شود که بیش‌تر به صورت figure someone or something out در جملات دیده و استفاده می‌شود. گرچه که می‌توانید از آن به صورت figure out something or someone نیز استفاده کنید. از نظر ترجمه به فارسی معادل است با: فهمیدن، سر درآوردن از، موفق به فهمیدن چیزی شدن، پی بردن، متوجه شدن، درک کردن، حل کردن، پیدا کردن، یافتن و یا کشف کردن چیزی. در ادامه با مطالعه مثال‌هایی که به شما ارائه داده‌ایم و ترجمه آن‌ها، می‌توانید بهتر متوجه کاربرد و معنی این فعل در جملات مختلف شوید.

فعل عبارتی figure out یکی از افعال باقاعده زبان انگلیسی است که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل، نیاز به ed دارد. با این حال، از آن‌جایی که فعل figure به حرف e ختم می‌شود؛ دیگر نیاز به تکرار این حرف نبوده و تنها از d در انتهای آن استفاده می‌کنیم. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل در جملات به صورت figured out خواهد بود. هم‌چنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز به صورت figuring out بیان می‌شود.

مثال برای فعل figure out

It took them a long time to figure out how to work with the machine.

زمان زیادی طول کشید تا نحوه کار با دستگاه را متوجه شوند. (تا بفهمند دستگاه چگونه کار می‌کند)..

Stop trying to figure everything out.

سعی نکن از همه‌چیز سردرآوری.

I’ve never been able to figure her out.

هیچ وقت نتوانستم او را درک کنم. (بفهمم).

Let's figure out a way to help.

بیایید راهی برای کمک بیابیم. (پیدا کنیم).

Can you figure out this puzzle?

آیا می‌توانی از این پازل سردرآوری؟ (می‌توانی این پازل را حل کنی؟)

I can’t figure out quiet people readily.

نمی‌تونم افراد ساکت را به سادگی درک کنم.

Can you figure out the answer to question 5?

آیا می‌توانی پاسخ سوال 5 را پیدا کنی؟ (آیا متوجه پاسخ سوال 5 می‌شوی؟)