کاربرد و معنی fill in چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف fill in آشنا شوید.

fill in.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی fill in آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی fill in

به طور خلاصه ترجمه fill in در فارسی به معانی زیر است:

پر کردن؛

تکمیل کردن؛

و غیره

کاربرد fill in

اگر بخواهید اطلاعاتی را در فرمی که جاهای خالی دارد ثبت کرده و بنویسید می‌توانید از فعل fill in برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین اگر بخواهید درباره فرد یا چیزی جزئیاتی ارائه دهید نیز می‌توانید از این فعل بهره جویید. فعل fill in یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بیش‌تر به صورت fill something or someone in در جملات به چشم می‌خورد. البته که استفاده از آن به صورت fill in something نیز کاملا صحیح است. در فارسی معنی fill in عبارت خواهد بود از:

  • (پرسش‌نامه و غیره) پر کردن؛
  • (گزارش و غیره) تکمیل کردن؛
  • (سوراخ و غیره) پر کردن، بستن و یا گرفتن؛
  • (وقت) گذراندن.

علاوه بر موارد فوق، عبارت fill in the details به فارسی معادل جزئیات چیزی را شرح دادن خواهد بود.

هم‌چنین می‌توانید در حالت عامیانه، محاوره و یا غیررسمی (informal) از اصطلاح fill someone in on something و یا fill in on something به معنی کسی را در جریان چیزی قرار دادن و یا کسی را از چیزی مطلع کردن استفاده کنید.

اصطلاح fill in for someone نیز به فارسی به معنای موقتا جانشین کسی شدن، جای کسی را پر کردن و یا جای کسی را اشغال کردن خواهد بود.

اصطلاح fill in gaps in one’s knowledge نیز می‌تواند به معنای اطلاعات خود را تکمیل کردن و یا معلومات خود را کامل کردن به کار رود. در ادامه به شما مثال‌هایی ارائه خواهیم داد تا بتوانید بهتر با معنی و کاربرد این فعل در جملات مختلف آشنا شوید.

فعل عبارتی fill in در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل به ed نیاز دارد. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل در جملات به صورت filled in خواهد بود. اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز filling in خواهد بود.

مثال برای فعل fill in

Please fill me in on what happened last night.

لطفا مرا در جریان آن‌چه دیشب اتفاق افتاد قرار بده.

You had better fill the crack in with something before you paint the wall.

بهتره قبل از رنگ کردن دیوار، این شکاف را با چیزی پر کنی (ببندی).

Please fill this form in.

لطفا این فرم را کامل کنید. (پر کنید)

Please fill in the committee on the details.

لطفا کمیته را در جریان جزئیات قرار دهید.

I will have to fill in for Wally until he gets back.

من باید تا زمان برگشت والی، جانشین او باشم. (جای او را پر کنم).

Will this hole in the ground fill in by itself, or should I put some dirt in?

آیا این سوراخ روی زمین خود به خود پر می‌شود یا باید کمی خاک روی آن بریزم؟

Companies will encourage customers to fill in questionnaires about themselves.

شرکت‌ها اغلب مشتریان را تشویق به پر کردن (تکمیل کردن) پرسشنامه‌هایی درباره خودشان می‌کنند.